۱۳۹۸ آذر ۲۰, چهارشنبه
۱۳۹۸ آذر ۴, دوشنبه
مجاهد شهید رحیم موسوی
۱۳۹۸ آبان ۲۸, سهشنبه
مجاهد شهید امیرحسین کریمی
۱۳۹۸ آبان ۱۹, یکشنبه
مجاهد شهید فریبرز اسکندری دربی
برپایی نمایشگاه و تظاهرات در ژنو –مقر اروپایی ملل متحد
۱۳۹۸ آبان ۱۸, شنبه
مجاهد شهید سعید سلیمانی
۱۳۹۸ آبان ۱۴, سهشنبه
مجاهد شهید مهدی جلالیان
مجاهد شهید هادی جلالیان
۱۳۹۸ آبان ۹, پنجشنبه
مریم رجوی در نمایشگاه جنایت علیه بشریت در پاریس
۱۳۹۸ آبان ۷, سهشنبه
اسناد جدید از قتلعام۶۷ در کتاب جنایت علیه بشریت
روز چهارشنبه اول آبانماه ۹۸ خانم مریم رجوی در پارلمان اروپا ضمن ارائه کتاب جدیدی که حاوی اسناد مربوط به بیش از ۵هزار زندانی قتلعام شده در سال ۶۷ است، گفت: «این فقط کتابی نیست که شامل اسامی قربانیان باشد، بلکه شهادت تاریخی در مورد چگونگی گروگان گرفتن ایران توسط فاشیسم مذهبی آخوندها است».
کندوکاوی در چالش آمار قتلعام
راستی چه تعداد در مرداد و شهریور خونین ۶۷ حلقآویز شدند؟
آیا میتوانیم به آمار دقیقی از قتلعام شدگان دستیابیم؟
چرا برخی تلاش میکنند آمار قتلعام شدگان را به ۳ تا ۵هزار کاهش دهند؟
آیا عدد ۳۰هزار اعدام در سال ۶۷ مبالغهآمیز نیست؟
۳۱سال از قتلعام سراسری زندانیان سیاسی گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست.
در این مدت عبارت «قتلعام» و حتی نام قتلعام شدگان کلمهٔ ممنوعه شد و هیچ فرد و رسانه و گروه و جریانی در داخل کشور حق نزدیک شدن به آن را نداشت. این پایه و مقدمهای بود برای انکار و پاککردن آثار «بزرگترین جنایت» از دامن بزرگترین جلاد.
اولین اقدام در این مسیر دفن جمعی زندانیان در بیابانهای حاشیه، ناشناس و دور از دسترس و شناسایی بود. قدم بعد تهدید خانوادهها و ممانعت از هر نوع عزاداری و علنی کردن جنایت و گام بعد انداختن بختک تهدید و ترس و اختاپوس تبلیغات با هدف دفن یاد و خاطرات عزیزان از حافظهٔ دوست و آشنا و خانواده بود.
سوزاندن پروندهها، جمعآوری شناسنامههای شهیدان، دستگیری خانوادهها، اعدام و سربهنیست کردن کسانی که تلاش کردند اطلاعات عزیزشان را به منابع معتبر و به گالیندوپل در خیابان آرژانتین تهران برسانند و باز هم تهدید و تشدید فشار بر خانوادهها... گوشهای از اقداماتی بود که در منتهای شقاوت برای انکار جنایت انجام شد.
چند سال بعد، گورهای جمعی را در تبریز و اهواز و رشت و شیراز و بابل و لاهیجان و بسیاری از شهرستانها تخریب و سیمانکاری کردند تا هیچ رد و نشانی از زندانیانی که بیدلیل و ناگهان اعدام شدند، نماند.
در نتیجه، بهعلت شدت اختناق و تلاش همهجانبه برای انکار قتلعام، اطلاعات و آمار اغلب شهیدان بهویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. هنوز بعد از ۳۱سال معلوم نیست در شهرهای غربی و جنوبی و تبریز و ارومیه و سنندج و بانه و بسیاری از شهرهای ایران چه تعداد زندانی در همان ایام حلقآویز شدند. حتی در زندانهای معروفی مانند عادلآباد و وکیلآباد و شهرهای اصلی که چند زندان داشتند مانند شیراز و اهواز و مشهد و اصفهان و شهرهای گیلان و مازندران هیچ آمار روشنی در دست نیست. حتی در برخی زندانها یک نفر هم زنده نماند تا بگوید چه تعداد و چگونه اعدام شدند. هیچکس جز دستاندرکاران و جلادان خبر ندارد در آن ایام چه گذشت و خدا میداند چه تعداد جوانه در تابستان ۶۷ بر خاک افتادند.
نظام قتلعام ۳۰سال کوشید و با تهدید و ارعاب و تبلیغات و دستگیری جنگید؛ برای انکار جنایت جنگید. با پیکرهای شهیدان و خانوادهها جنگید تا هرگز نام و یاد و خاطرشان جایی منعکس نگردد.
از بیش از ۱۰۰شهیدی که در مزار تازهآباد رشت دفن شدند، ۲۰اسم هم در دست نیست. در همین شهر تعداد دیگری در گورهای جمعی دفن شدند و فقط بعد از سرنگونی جلاد برملا خواهد شد. بهگواه زندانیان و خانوادههای قتلعام شدگان، تعدادی از اسیران مجاهد را در شهرهای مختلف و مناطق ساحلی مانند ارومیه در محوطه سلاخی کردند. تعدادی را در منتهای بیرحمی در گونی و در گور تیرباران کردند. تعدادی با انفجار، تعدادی در خیابان بالای دار و هزاران زندانی در زندانها و در منتهای پنهانکاری سربهدار شدند.
بله! خمینی زندانیان را کشت و خامنهای تلاش کرد یادشان را و خاطراتشان را هم قتلعام کند. نظام قتلعام برای حفظ آبروی نداشته و امنیتشان تلاش کردند تکبهتک هر خانواده را کنار عزیز قتلعام شدهاش دفن کند.
در این شرایط هر نام، پیامی و هر اثر و اطلاعاتی از هر شهید بیانگر دهها شهید بینام و نشان و هزاران داغ و درد و آه خانوادههایی است که بیتاب و بیپناه و بیمار شدند.
اعدام چندهزار در چند روز!
کسانی که ـ با هر انگیزهای ـ سعی در پایین آوردن آمار قتلعام زندانیان سیاسی دارند، در ظاهر مبنای قضاوت و تحلیلشان را ادعای آقای منتظری میدانند که در نامه ۲۴مرداد ۶۷ به خمینی به عدد ۲۸۰۰ و ۳۸۰۰ اعدام اشاره کرده است در حالیکه همین آقای منتظری در اولین نامهای که بهتاریخ ۹مرداد ۶۷(یعنی ۳روز بعد از تشکیل هیأت مرگ تهران) به خمینی نوشت، ضمن اشاره به اعدامهای گسترده تصریح کرد: «اعدام چندهزار نفر در ظرف چند روز، هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود».
این نامه ـ چندهزار در چند روزـ در نهم مرداد و زمانی نوشته شد که ماشین کشتار تازه راه افتاده بود و سرعت و شتاب روزهای بعد را نداشت.
۱۳۹۸ آبان ۳, جمعه
معرفی کتاب جنایت علیه بشریت توسط خانم مریم رجوی
نمایندگان محترم پارلمان اروپا،
دوستان عزیز،
از حضور در خانه دموکراسی اروپا خوشوقتم.
قبل از هر چیز میخواهم انتشار یک سند خارقالعاده را با نمایندگان مردم اروپا در میان بگذارم:
کتاب فهرست نامهای بیش از پنج هزار تن از زندانیان قتلعام شده توسط آخوندها.
اگر بخواهم ایران امروز را ۴۰سال بعد از حاکمیت فاشیسم مذهبی در یک جمله معرفی کنم میگویم: ایران سرزمین قتلعام شدهیی است که در آن علاوه بر زندانیان سیاسی، منابع طبیعی و فرهنگ و محیطزیست همه و همه قتلعام شدهاند.
این کتاب تنها نامهای اعدامشدگان نیست؛ بلکه یک گواهی تاریخی است درباره به گروگان گرفته شدن ایران توسط فاشیسم دینی.
این کتاب شرح حال ملتی است که در داخل مرزهای ایران، تحت سرکوب ضدبشری آخوندهاست. و در خارج از ایران حقوقبشر و آزادی و مقاومتاش نادیده گرفته شده است.
در سال ۱۳۶۷ بهحکم خمینی، ۳۰هزار زندانی سیاسی قتلعام شدند. اکثر آنها اعضا و هواداران مجاهدین بودند. این جنایت علیه بشریت در خفای کامل صورت گرفت.
جنایتکاران حاکم نه نامهای اعدامشدگان را منتشر کردند نه نشانی مزارهایشان را.
در سه سال گذشته، با تلاشهای سازمان مجاهدین جنبش سراسری دادخواهی در ایران بالا گرفته است.
انتشار این کتاب نتیجه همین جنبش است.
اسامی شهیدان، نشانی بخشی از مزارهای مخفی و نیز اسامی ۳۵هیأت مرگ شامل ۸۶دژخیم در این کتاب آمده است.
۶۳درصد این افراد از مقامهای رژیماند. و هماکنون آخوند رئیسی رئیس قوه قضاییه، وزیر دادگستری، نایبرئیس مجلس، شماری از بالاترین مقامات قضایی رژیم از اعضای هیأتهای مرگ هستند.
رهبر کنونی رژیم یعنی خامنهای در خلال قتلعامها رئیسجمهور بود. رئیس جمهورکنونی، یعنی آخوند روحانی هم در آن موقع معاون جانشین فرمانده کل قوا بود.
کتاب همچنین شرح دردناکی است از سیاست مماشات نسبت به بزرگترین قتلعام سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم. دولتهای غرب و سازمان ملل براین جنایت چشم بستند. وقتی رژیم آخوندی در مقابل این جنایت بزرگ مصونیت یافت یک جنگ گسترش یابنده را به خاورمیانه تحمیل کرد که همچنان ادامه دارد.
و حالا ۶ماه است بهرغم ماکزیمم انعطاف کشورهای اروپایی، رژیم آخوندی توافق اتمی را بیشتر و بیشتر نقض میکند. و هماکنون در آستانه چهارمین مرحله نقض توافق است.
در چنین شرایطی من برای پیشنهاد یک سیاست ضروری و واقعی در قبال ایران و منطقه خاورمیانه به اتحادیه اروپا به اینجا آمدهام.
راستی در قبال رژیمی که تعمداً ابتکارات اروپا بهویژه فرانسه را به شکست کشانده چه باید کرد؟
پاسخ، یک سیاست قاطع اروپایی است که تبعاً لازمه آن حمایت از مقاومت مردم ایران برای استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم است.
پس از امضای توافق اتمی در تیرماه ۱۳۹۴ من از جانب مقاومت ایران تأکید کردم که برای جلوگیری از جنگ در منطقه، کشورهای ۵+۱«باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاورمیانه پافشاری کنند».
همچنین در دیماه ۱۳۹۵، در پارلمان اروپا هشدار دادم که «اگر با فاشیسم دینی حاکم، با قاطعیت برخورد نشود، جنگ مهلکی را بر منطقه و جهان تحمیل میکند.
آخوندها با استفاده از آن توافق و امتیازهای آن برنامه موشکی را بهسرعت توسعه دادند سوریه را در خون فروبردند و جنگ در یمن را گسترش دادند.
حال به وقایع ماههای اخیر توجه کنید:
آخوندها و سپاه پاسدارانشان بارها به نفتکشها در آبهای بینالمللی، تأسیسات نفتی یا فرودگاههای کشورهای همسایه حمله کردهاند.
سؤال این است که چرا این حملات را ادامه میدهند و از پیامدهای آن نگران نیستند؟
روشن است چون قاطعیتی در مقابل خود نمیبینند!
حملات آنها بهخاطر آن نیست که به قدرت خود اعتماد دارند، بلکه بهخاطر آن است که به بیعملی جامعه جهانی دلگرماند!
چنانکه مسعود رجوی رهبر این مقاومت گفته است: «بنا بر۴دهه تجربه، تهدید، کوتاهآمدن و نکوبیدن سر مار به سنگ است. ایران بدون این، آزاد نمیشود».
اما چرا آخوندها به این اعمال دیوانهوار نیاز دارند؟
چون در داخل ایران بهویژه در برابر جنبش اعتراضی، حاکمیت خود را عمیقاً در خطر یافتهاند.
در نیمه اول همین ماه، هزاران نفر از مردم لردگان در مناطق جنوب غربی ایران علیه آخوندها تظاهرات کردند.
آنها فرمانداری و دفتر امام جمعه و دفتر نماینده ولیفقیه و چند مرکز حکومتی دیگر را به آتش کشیدند.
همچنین شهر اراک در ۳۰۰کیلومتری پایتخت در هفتهها و روزهای اخیر شاهد اعتراضات گسترده کارگران بوده است. همچنین اعتراضهای دانشجویان، فرهنگیان، بازنشستگان و کارمندان در شهرهای مختلف ایران ادامه دارد.
جوانان خشمگین و شورشی در سراسر کشور، تصاویر رهبران این رژیم را به آتش میکشند.
از آنطرف آخوندهای حاکم به دستگیری و اعدام هر چه بیشتر رو میآورند.
از سال ۱۳۹۲یعنی سالی که روحانی بهریاست جمهوری رسید تاکنون، شمار اعدامها به حدود ۴۰۰۰مورد رسیده است و شکنجه و آزار زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد.
راستی کسانی که اینقدر دلواپس تجارت با رژیم آخوندها هستند، چرا یکبار برای بازدید از زندانها و اطلاع از وضعیت زندانیان سیاسی یک هیات به ایران نفرستاده و نمیفرستند؟
چرا واکنشی به سرکوب زنان ایران و سلب آزادیها و حقوق آنها نشان نمیدهند.
خوشبختانه پارلمان اروپا در مقابل نقض حقوقبشر مردم ایران، سکوت نکرده است. یک نمونه قطعنامه ۱۹سپتامبر (۲۸شهریور) است که نقض حقوق زنان توسط رژیم آخوندی را محکوم کرد.
صمیمانه از نمایندگان این پارلمان تقدیر میکنیم. در سالهای گذشته نیز پارلمان اروپا تلاش تحسینبرانگیزی در دفاع از مقاومت ایران داشته است. نقش این پارلمان در مقابل سرکوب و کشتار رزمندگان آزادی توسط آخوندها و تضییع حقوق مردم و مقاومت ایران توسط سیاست مماشات از یاد نرفتنی است. اکنون از آنها انتظار میرود که ابتکارعمل تازهیی برای یک سیاست قاطع در قبال رژیم ایران در پیش بگیرند.
بنابراین:
۱-هر گونه رابطه و معامله اتحادیه اروپا با رژیم ایران باید مشروط به توقف اعدام و شکنجه در ایران شود.
۲-پرونده قتلعام زندانیان سیاسی باید به شورای امنیت، ملل متحد و دادگاه بینالمللی ارجاع شود و مسئولان جنایت علیه بشریت بهویژه قتلعام ۱۳۶۷، به عدالت سپرده شوند.
۳-یک هیأت تحقیق بینالمللی جهت بازدید از زندانها و زندانیان سیاسی تشکیل شود. و ملل متحد رژیم آخوندی را ناگزیر به پذیرش این هیات کند.
۴-و جامعه جهانی بهویژه اتحادیه اروپا باید بهرسمیت بشناسد که مقاومت برای تغییر رژیم آخوندی و استقرار دموکراسی و حقوقبشر حق مردم ایران است.
دوستان عزیز!
یکی از نامهای درج شده در این کتاب، زهرا بیژنیار ۲۸ساله است. او سالهای طولانی در زندان بود و در نامهیی از زندان نوشت:
«این را فهمیدهام که ظالمان، حتی اگر اعضای بدن ما را قطعهقطعه کنند حیات را تا زمانیکه در ایمانمان ثابت باشیم، از ما نمیگیرند. بلکه زندگی را زمانی از ما خواهند گرفت که ایمان و قلب خودمان را به آنها بفروشیم. و این رمز مقاومت جهان بشری است».
این پیام زهرا و همه قتلعام شدگان است که جهان بشری را به مقاومت در برابر دیکتاتوری و ستم و مبارزه برای آزادی فرا میخوانند.
از همه شما متشکرم.
۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبه
مجاهد شهید ناصر بدری قره قشلاقی
۱۳۹۸ مهر ۲۷, شنبه
مجاهد شهید محمدصادق خزایی
۱۳۹۸ مهر ۲۵, پنجشنبه
مجاهد شهید مهرداد پناهی شبستری
۱۳۹۸ مهر ۲۲, دوشنبه
مجاهد شهید مهدی عظیمزاده ترک
۱۳۹۸ مهر ۱۹, جمعه
مجاهد شهید حسین ادب آواز
مجاهد شهید جلال کزازی
۱۳۹۸ مهر ۱۷, چهارشنبه
مجاهد شهید آسیه فتحی گوهردانه
مجاهد شهید حسین فتحی گوهردانه
پربینندهترین مطالب
-
محل تولد: سنگسر طالب آباد شغل: تعمیرکار لوازم برقی سن: ۱۹ تحصیلات: دبیرستان محل شهادت: سمنان تاریخ شهادت: ۱۳۶۷ زندگینامه شهید مجاهد شهید ا...
-
محل تولد: تهران سن: ۲۷ تحصیلات: دانشجو محل شهادت: کرج تاریخ شهادت: ۱۳۶۷ محل زندان: گوهردشت مجاهد شهید مهدی احمدی از میلیشیاهای پرشور مجاهد...
-
محل تولد: کرمانشاه سن: ۲۶ تحصیلات: محل شهادت: کرج تاریخ شهادت: ۱۳۶۷ محل زندان: گوهردشت مجاهد شهید نیر غلامی در سال ۱۳۴۱ در یک خانوادهٴ کم...
-
محل تولد: آبادان شغل: کتابداری سن: ۲۵ تحصیلات: دیپلم محل شهادت: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۶۷ مجاهد شهید حجتالله غلامی ۲۵ساله، متولد شهر آبادان...
-
خاطرهای از زبان شهید اکبر ذوالفقاریان در مورد شهادت برادرش محمدقلی سال ۶۶ در بندشرقی زندان سمنان در هواخوری چند متریاش داشتم قدم میزد...
-
گفتی سرموضع یعنی چی؟ یعنی کسانی که سر موضع دفاع از آزادی مردم موندن و پافشاری کردن؛ خمینی گفت کسانی که بر سر موضع نفاق پافشاری میکنن باید...
برچسبها
بایگانی مطالب
کل نماهای صفحه
پیوندها
Copyright ©
۳۰هزار گل سرخ ایران - قتلعام۶۷ | Powered by Blogger
Design by Flythemes | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com