محل تولد: ایلام
سن: ۲۶
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: ایلام
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
خاطراتی از شهید مرضیه رحمتی
دیدهها را از پس ظلمت به سوی ماه خواهم خواند،نغمهها را در زبان چشم خواهم کاشت،گوشها را باز خواهم کرد،آفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشت،لحظهها را در دو دستم جای خواهم داد،سوی خورشیدی دگر پرواز خواهم کرد. و اینچنین دلاوران ۶۷ به سوی خورشید پرواز کردند.
مرضیه نیز یکی از همان پرتوها بود.
مرضیه رحمتی، اهل ایلام، در اوایل فاز نظامی دستگیر شد و کمی قبل از عملیات فروغ جاویدان از زندان آزاد شد. هرچند حکم او مدتها پیش به پایان رسیده بود، اما پاسداران جنایتکار او را عمداً نگه داشتند تا در زمانی دیگر آزاد کنند.
یکی از یاران او که در زندان با وی همبند بود، میگوید:
"مرضیه رحمتی را سال ۶۴ در زندان دیزلآباد دیدم. او بسیار آرام، فروتن و مهربان بود. به همه خواهران کمک میکرد و سرشار از عاطفه یک خواهر مجاهد بود. مرضیه پس از دستگیری بهشدت شکنجه شده بود؛ طوری که نمیتوانست درست راه برود. بسیار شکسته و لاغر شده بود، اما با روحیه قوی و عزم یک مجاهد، از او انگیزه میگرفتم."
این مجاهد دلاور و جسور، پس از آزادی از زندان، به همراه چند خواهر دیگر قصد خروج از کشور و پیوستن به ارتش آزادیبخش را داشتند که مجدداً دستگیر شدند. همراهان او عبارت بودند از: فرح اسلامی، حکیمه ریزه وندی، جسومه حیدری و نسرین رجبی.
مرضیه، پس از شنیدن خبر انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در سال ۶۴، بسیار دگرگون شد. خشم انقلابی او نسبت به دشمن چند برابر شد و عزمش برای ادامه نبرد جزمتر گردید. او همواره میگفت: "اگر آزاد شوم، فوراً خودم را به سازمان مجاهدین خلق ایران وصل میکنم."
سرانجام، با آغاز قتلعام خونین زندانیان سیاسی در مرداد ۶۷، مرضیه به همراه خواهران مجاهدش اعدام شد. به گفته شاهدان، پس از شهادت مرضیه، نسرین رجبی، حکیمه ریزبندی و فرح اسلامی، خانوادههای آنان متوجه شدند که اجساد عزیزانشان را با همان لباسهای تنشان در کانالی که توسط بیل مکانیکی در تپههای صالحآباد ایلام حفر شده بود، پرتاب کردهاند. جسدها طوری در کانال انداخته شده بودند که سر هر کدام زیر پای دیگری و یا پای نفر دیگر زیر سر نفر بعدی قرار داشت.
مزار این شهیدان و افشاگریها چنان تأثیر عمیقی در منطقه گذاشت که هر رهگذری که از آنجا عبور میکرد، بهشدت تحت تأثیر قرار میگرفت. اما پس از مدتی، مزدوران پلید خمینی به خانههای خانوادههای این شهدا رفتند، حلقه انگشتری و مقداری پول بردند و با گستاخی اعلام کردند که چون دخترانشان مجرد بودند، شب قبل از اعدام، صیغه آنان را خواندهاند!
یاد و خاطره شهید مرضیه رحمتی و دیگر شهدای قتلعام ۶۷ همواره زنده و جاوید خواهد ماند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر