تحصيل: فوق لیسانس
سن: ۲۹
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: ۱۳۶۷
پروین از سال۶۰ در زندان بود. همیشه شاد، مقاوم و مهاجم. برای پاسداران و دژخیمان به خوبی روشن بود که هر کجا که باشد سرمنشاء روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر مزدوران است. بارها او را برای بازجویی و شکنجه بردند، اما هر بار استوارتر به بند بازگشت. او از سال۶۳ در گوهردشت بود. و همراه چند تن از خواهران دیگر از جمله اعظم طاقدره، فاطمه حمزهای و محبوبه صفائی هسته های اولیه مقاومت در آن جا را شکل دادند. از آن پس هر چه بود کتک بود و شکنجه و اعتصاب و سلولهای دربسته. یک بار برای این که پروین را درهم بشکنند در حیاط گوهردشت او را روی تخت شکنجه آنقدر با شلاق زدند که خودشان خسته شدند. اما او حتی یک آه هم نگفت. با هر ضربهٌ شلاق فقط نام امام حسین را به زبان میآورد. بعد او را به سلول بردند. در پیامی که از سلول فرستاد گفت: « دلم میخواهد روزی آنقدر شکنجه شوم که بتوانم درد همهٌ زندانیانی را که زیر شکنجه شهید شدهاند را با گوشت و پوست خود حس کنم. الان هم با هر شلاقی که میخورم به یاد یکی از شهدا میافتم. وقتی میخواهم خودم را آزمایش کنم که آیا تا به آخر میتوانم مقاومت کنم یا نه؟ یاد امام حسین میافتم و میبینم با عشق به او این کمترین چیز است».
مریم رجوی: جنبش دادخواهی قتلعامشدگان، بخشی از جنبش سراسری برای آزادی ایران است. از همه شما و همه مدافعان حقوقبشر میخواهم در این دادخواهی، با مردم ایران همراهی کنند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر