بندرعباس:
بندر عباس در گذشته بيشتر يك تبعيدگاه بود. بسياري از زندانيان عادي از شهرهاي ديگر به بندرعباس تبعيد مي شدند تا به خاطر آب و هواي آن فشار بيشتري تحمل كنند؛ اما بعد از حاكميت آخوندها بندرعباس نيز از جمله شهرهايي بود كه فعاليتهاي مجاهدين عليه ارتجاع حاكم شروع شد و اوج گرفت. به طوري كه برخلاف تمام محاسبات ا تجاع مجاهديني دلاور در برابر آخوندها و به اصطلاح «دادگاه» هاي آنان ايستادند و پذيراي شكنجه و شهادت شدند. در همين رابطه لازم است اشاره كنيم كه فعاليت ميليشياي مجاهد خلق كه عمدتا از دانش آموزان زير 18 سال بودند به قدري گسترش اجتماعي يافت كه در روز دوم فروردين 1360 پاسداران به سركردگي يك ساواكي ـ قاچاقچي بدنام كه اكنون لباس پاسداري پوشيده بود و فرماندهي حمله به مجاهدين را داشت خواهر مجاهد صنم قريشي را در حين فروش نشريه به قتل رساندند. بعد هم جنازه او را با خود بردند. همچنين آخوند پورمحمدي دژخيم كه بعدها به خاطر آدمكشي هاي بي حد و مرزش به عضويت هيأت مرگ در كشتار سياه سال 1367 منصوب شد در سال 1360 دادستان بندرعباس شد و با دست باز دستور كشتار مجاهدين و ديگر مبارزان راه آزادي را صادر كرد. قابل توجه است كه اغلب اعدام شدگان به حكم و دستور آخوند پورمحمدي جنايتكار دانش آموزان زير 18سال بوده اند. از جمله اين دانش آموزان مي توان از مهدي ايزدشناس(16ساله)،محمد فيروزی (دانش آموز ۱۷ ساله)،فاطمه رخ بین (16 ساله دانش آموز) 8- علی احمدی (18 ساله دانش آموز) 9کاميار اسماعيل زاده (دانش آموز ۱۸ ساله)، عليرضا قاسميان (دانش آموز ۱۷ ساله)، احمد چشم براه (۱۶ ساله دانش آموز)، نادر روستا (۱۷ ساله دانش آموز)، پرويز شنگی پور (دانش آموز ۱۷ ساله)، علی برنشان (دانش آموز ۱۶ ساله) و حميد مکرانی (دانش آموز ۱۷ ساله) نام برد.
با افزايش اعدامها در ابتدا مجاهدين اعدام شده را در گورستان شهر به نام بهشت زهرا خاك كردند. ولي بعد از مدتي از بيم مراجعه خانواده ها و باقي ماندن اسناد جنايت گورستان را ويران كرده و آن را به صورت يك پارك در آوردند. در تصاويري كه از اين گورستان موجود است به روشني ديده مي شود كه در نقاطي باقيمانده گورها وجود دارد كه هم اكنون روي تك به تكشان سيمان ريزي شده است.
براساس يك گزارش رسيده: «روی قبرستان خیابان زده اند و فقط قسمتی از قبرستان مانده است. برخي قبرهاي قبلي توي پياده روها قرار گرفته است».
تعدادي از شهيدان كه در گورستان محله قديمي «باغ ملايي» دفن شده اند شهيدان تبعيدي به بندرعباس از شهرهاي ديگر هستند مزار قتل عام شدگان سال 1367 در اين گورستان دفن شده اند.
بندربوشهر:
بندربوشهر به عنوان مركز استان هرمزگان در جنوب ايران نيز عرصة تاخت و تاز ارتجاع مذهبي براي شكنجه و تيرباران جوانان آزاديخواه و مردم آگاه منطقه بوده است. گزارش زير را يك مجاهد از بندرسته نوشته است: «وقتي مجاهد شهيد عبدالرسول پورصباغ را اعدام كردند، بابت هر گلولهاي كه بهاو زده بودند مبلغي از خانوادهاش گرفتند. اجازة دفن عبدالرسول و چند مجاهد ديگررا هم ندادند. خانوادههاي آنان، فرزندان خود را در كنار جادة بوشهرـ برازجان دفن كردند. خانوادهها هر شب جمعه براي فاتحهخواني بهمحل دفن ميرفتند؛ اما هربار مورد آزار و اذيت واقع ميشدند. پاسداران چند بار بهمزار شهيدان حمله كرده و با لودر آنها را تخريب نمودند». همين وضعيت در مورد مجاهد شهيد مهدي حاجياني وجود داشته است. اين مجاهد خلق را در بهبهان اعدام مي كنند. سپس جسد او را براي دفن بهبرازجان ميبرند. سپاه مانع از دفن شهيد در گورستان شده و خانواده ناچار آن را بهتنگستان ميبرند. ولي آن جا هم نميگذارند و خانواده ناگزير مهدي را در يكي از بيابانهاي اطراف بهخاك ميسپارند. در گزارشي دربارة مجاهد شهيد يدالله رئيسي مي خوانيم: «يدالله را در سال62 در زندان بوشهر زير شكنجه شهيد كردند. مزدوران اجازة دفن او را بهخانوادهاش ندادند. آنها مجبور شدند يدالله را در بياباني در 15كيلومتري برازجان در امامزادهيي بهنام «شاه درويشان» بهخاك بسپارند. در همين امامزاده مجاهد شهيد مصطفي صابري دفن است. پيش از اعدام، مصطفي صابري را بهقدري شكنجه كرده بودند كه كتفش شكسته بود».
بندرگناوه:
شهيدان بندر گناوه را اغلب در قبرستان قديم شهر، نزديک امامزاده، دفن كرده اند. اما مواردي مشابه با آن چه در ساير شهرهاي استان رخ داده است در اينجا نيز ديده شده است. مثلا در سال1362 مجاهد شهيد حسن محبوب را در شيراز دستگير كرده و بهبندرگناوه مي آورند. حسن در زندان گناوه اعدام شد. وقتي ميخواستند او را در گورستان عمومي شهر دفن كنند سپاه نگذاشت و خانوادهاش بهناچار حسن را در حياط خانهشان دفن كردند. از آن پس نيز همواره بهاين دليل مورد آزار و اذيت سپاه قرار داشتند. در سالهاي بعد نيز همين رفتار با ديگر مجاهدين اسيرصورت گرفت.
ميناب:
واقعيت اين است كه نبرد ارتجاع با آزادي و مجاهدان راه آزادي نه مكان مي شناسد و نه زمان. ارتجاع هرنقطه از خاك ميهن را، از شهرهاي بزرگ و كوچك تا دورترين نقاط بي نام و نشان را آلوده تعرضات خود كرده است. نقاط كم جمعيت و خلوت يكي از نقاطي است كه براي پوشاندن جنايات آخوندها مورد استفاده مزدوران رژيم قرار مي گيرد. جاي جاي اين خاك مملو از اين نمونه هاست. به عنوان مثال مي توان از ميناب نام برد. ميناب شهر كوچكي در استان هرمزگان است. برطبق سرشماري سال 1390 اين شهر حدود 63229 نفر جمعيت دارد. به همين علت از نظر مزدوران آخوندي جاي مناسبي است كه زندانيان سياسي اعدام شده در شهرهاي اطراف را به آنجا برده و به خيال خود در نقطه اي پرت دفن كنند. شايد كه پرده اي باشد بر جناياتشان؛ اما كشف يك گور جمعي در اين شهر كوچك توجه همگان را برانگيخت. براساس يك گزارش نويسنده گفته است: «من نصاب سوله بودم جهت پی کنی ساختمان اقدام کردیم که به یک گور جمعي بر خورديم. در حدود 30 نفر در یک محل دفن شده بودند. زنگ زديم به مركز بندرعباس، اطلاعاتي ها ريختند و رويش سرپوش گذاشتند. بعد مهندسي كه در مركز بود گفت گورستان مجاهدين است. با توجه به اين كه فاصله اش تا بندرعباس حدود 100 كيلومتر است بيشترين احتمال اين است كه اعدام شدگان بندرعباس را به اينجا آورده باشند».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
بندر عباس در گذشته بيشتر يك تبعيدگاه بود. بسياري از زندانيان عادي از شهرهاي ديگر به بندرعباس تبعيد مي شدند تا به خاطر آب و هواي آن فشار بيشتري تحمل كنند؛ اما بعد از حاكميت آخوندها بندرعباس نيز از جمله شهرهايي بود كه فعاليتهاي مجاهدين عليه ارتجاع حاكم شروع شد و اوج گرفت. به طوري كه برخلاف تمام محاسبات ا تجاع مجاهديني دلاور در برابر آخوندها و به اصطلاح «دادگاه» هاي آنان ايستادند و پذيراي شكنجه و شهادت شدند. در همين رابطه لازم است اشاره كنيم كه فعاليت ميليشياي مجاهد خلق كه عمدتا از دانش آموزان زير 18 سال بودند به قدري گسترش اجتماعي يافت كه در روز دوم فروردين 1360 پاسداران به سركردگي يك ساواكي ـ قاچاقچي بدنام كه اكنون لباس پاسداري پوشيده بود و فرماندهي حمله به مجاهدين را داشت خواهر مجاهد صنم قريشي را در حين فروش نشريه به قتل رساندند. بعد هم جنازه او را با خود بردند. همچنين آخوند پورمحمدي دژخيم كه بعدها به خاطر آدمكشي هاي بي حد و مرزش به عضويت هيأت مرگ در كشتار سياه سال 1367 منصوب شد در سال 1360 دادستان بندرعباس شد و با دست باز دستور كشتار مجاهدين و ديگر مبارزان راه آزادي را صادر كرد. قابل توجه است كه اغلب اعدام شدگان به حكم و دستور آخوند پورمحمدي جنايتكار دانش آموزان زير 18سال بوده اند. از جمله اين دانش آموزان مي توان از مهدي ايزدشناس(16ساله)،محمد فيروزی (دانش آموز ۱۷ ساله)،فاطمه رخ بین (16 ساله دانش آموز) 8- علی احمدی (18 ساله دانش آموز) 9کاميار اسماعيل زاده (دانش آموز ۱۸ ساله)، عليرضا قاسميان (دانش آموز ۱۷ ساله)، احمد چشم براه (۱۶ ساله دانش آموز)، نادر روستا (۱۷ ساله دانش آموز)، پرويز شنگی پور (دانش آموز ۱۷ ساله)، علی برنشان (دانش آموز ۱۶ ساله) و حميد مکرانی (دانش آموز ۱۷ ساله) نام برد.
با افزايش اعدامها در ابتدا مجاهدين اعدام شده را در گورستان شهر به نام بهشت زهرا خاك كردند. ولي بعد از مدتي از بيم مراجعه خانواده ها و باقي ماندن اسناد جنايت گورستان را ويران كرده و آن را به صورت يك پارك در آوردند. در تصاويري كه از اين گورستان موجود است به روشني ديده مي شود كه در نقاطي باقيمانده گورها وجود دارد كه هم اكنون روي تك به تكشان سيمان ريزي شده است.
براساس يك گزارش رسيده: «روی قبرستان خیابان زده اند و فقط قسمتی از قبرستان مانده است. برخي قبرهاي قبلي توي پياده روها قرار گرفته است».
تعدادي از شهيدان كه در گورستان محله قديمي «باغ ملايي» دفن شده اند شهيدان تبعيدي به بندرعباس از شهرهاي ديگر هستند مزار قتل عام شدگان سال 1367 در اين گورستان دفن شده اند.
بندربوشهر:
بندربوشهر به عنوان مركز استان هرمزگان در جنوب ايران نيز عرصة تاخت و تاز ارتجاع مذهبي براي شكنجه و تيرباران جوانان آزاديخواه و مردم آگاه منطقه بوده است. گزارش زير را يك مجاهد از بندرسته نوشته است: «وقتي مجاهد شهيد عبدالرسول پورصباغ را اعدام كردند، بابت هر گلولهاي كه بهاو زده بودند مبلغي از خانوادهاش گرفتند. اجازة دفن عبدالرسول و چند مجاهد ديگررا هم ندادند. خانوادههاي آنان، فرزندان خود را در كنار جادة بوشهرـ برازجان دفن كردند. خانوادهها هر شب جمعه براي فاتحهخواني بهمحل دفن ميرفتند؛ اما هربار مورد آزار و اذيت واقع ميشدند. پاسداران چند بار بهمزار شهيدان حمله كرده و با لودر آنها را تخريب نمودند». همين وضعيت در مورد مجاهد شهيد مهدي حاجياني وجود داشته است. اين مجاهد خلق را در بهبهان اعدام مي كنند. سپس جسد او را براي دفن بهبرازجان ميبرند. سپاه مانع از دفن شهيد در گورستان شده و خانواده ناچار آن را بهتنگستان ميبرند. ولي آن جا هم نميگذارند و خانواده ناگزير مهدي را در يكي از بيابانهاي اطراف بهخاك ميسپارند. در گزارشي دربارة مجاهد شهيد يدالله رئيسي مي خوانيم: «يدالله را در سال62 در زندان بوشهر زير شكنجه شهيد كردند. مزدوران اجازة دفن او را بهخانوادهاش ندادند. آنها مجبور شدند يدالله را در بياباني در 15كيلومتري برازجان در امامزادهيي بهنام «شاه درويشان» بهخاك بسپارند. در همين امامزاده مجاهد شهيد مصطفي صابري دفن است. پيش از اعدام، مصطفي صابري را بهقدري شكنجه كرده بودند كه كتفش شكسته بود».
بندرگناوه:
شهيدان بندر گناوه را اغلب در قبرستان قديم شهر، نزديک امامزاده، دفن كرده اند. اما مواردي مشابه با آن چه در ساير شهرهاي استان رخ داده است در اينجا نيز ديده شده است. مثلا در سال1362 مجاهد شهيد حسن محبوب را در شيراز دستگير كرده و بهبندرگناوه مي آورند. حسن در زندان گناوه اعدام شد. وقتي ميخواستند او را در گورستان عمومي شهر دفن كنند سپاه نگذاشت و خانوادهاش بهناچار حسن را در حياط خانهشان دفن كردند. از آن پس نيز همواره بهاين دليل مورد آزار و اذيت سپاه قرار داشتند. در سالهاي بعد نيز همين رفتار با ديگر مجاهدين اسيرصورت گرفت.
ميناب:
واقعيت اين است كه نبرد ارتجاع با آزادي و مجاهدان راه آزادي نه مكان مي شناسد و نه زمان. ارتجاع هرنقطه از خاك ميهن را، از شهرهاي بزرگ و كوچك تا دورترين نقاط بي نام و نشان را آلوده تعرضات خود كرده است. نقاط كم جمعيت و خلوت يكي از نقاطي است كه براي پوشاندن جنايات آخوندها مورد استفاده مزدوران رژيم قرار مي گيرد. جاي جاي اين خاك مملو از اين نمونه هاست. به عنوان مثال مي توان از ميناب نام برد. ميناب شهر كوچكي در استان هرمزگان است. برطبق سرشماري سال 1390 اين شهر حدود 63229 نفر جمعيت دارد. به همين علت از نظر مزدوران آخوندي جاي مناسبي است كه زندانيان سياسي اعدام شده در شهرهاي اطراف را به آنجا برده و به خيال خود در نقطه اي پرت دفن كنند. شايد كه پرده اي باشد بر جناياتشان؛ اما كشف يك گور جمعي در اين شهر كوچك توجه همگان را برانگيخت. براساس يك گزارش نويسنده گفته است: «من نصاب سوله بودم جهت پی کنی ساختمان اقدام کردیم که به یک گور جمعي بر خورديم. در حدود 30 نفر در یک محل دفن شده بودند. زنگ زديم به مركز بندرعباس، اطلاعاتي ها ريختند و رويش سرپوش گذاشتند. بعد مهندسي كه در مركز بود گفت گورستان مجاهدين است. با توجه به اين كه فاصله اش تا بندرعباس حدود 100 كيلومتر است بيشترين احتمال اين است كه اعدام شدگان بندرعباس را به اينجا آورده باشند».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر