علي متولد 1340در تهران بود او تحصيلات خود را تا سال سوم دبيرستان گذراند، او در خانواده, فردي بسيار فداکار و با گذشت و مقاوم بود، با شرکت در تظاهرات انقلاب ضد سلطنتي با سازمان آشنا شد و بعد از پيروزي نيز در ارتباط با بخش دانش آموزي سازمان به فعاليت پرداخت و در فعاليتهای تبليغي و سياسي، فروش نشريه و برگزاري اجتماعات و تظاهرات عليه ديکتاتوري آخوندی شرکت داشت،. به دليل همين فعاليتها از طرف مزدوران رژيم در سال 59 دستگير و مدت 4 ماه زنداني بود. با تشديد سرکوب فعاليتها از طرف رژيم, او به زندگي مخفي روي آورد، و در مرحلة نوين بعد از 30خرداد 1360 او نيز بر شدت فعاليتهای خود افزود و مأموريتهای موفقي را اجرا کرد،. علي 10روز بعد از حماسة 5مهر 1360که خود از جمله نقش آفرينان آن روز تاريخي بود., در تور گسترده يي که رژيم گذاشته بود، دستگير شد و به مدت يکسال در زندان انفرادي و تحت شديدترين شکنجهها قرار گرفت و خانوادة او طي اين مدت از او بي اطلاع بودند. مزدوران رژيم که از فعاليتهای وي اطلاع نداشتند، خيلي او را تحت شکنجه و بازجويي قرار دادند ولي نتوانستند بيشتر از اطلاعاتي که از فعاليتهای تبليغي وي داشتند چيز جديدي بدست بياورند و در نهايت به او به جرم هواداري از مجاهدين و فعاليت در حد خواندن و فروش نشريه محکوميت زير 5 سال زندان داده شد. او در زندان همچنان خط مقاومت را بين هم رزمانش ترويج میکرد و در فعاليتهای جمعي و اعتراضي شرکت داشت. با اتمام حکم، علي در سال 1364 از زندان آزاد شد و بلافاصله بعد از آزادي در ارتباط با سازمان قرار گرفت و به فعاليتش ادامه داد. علي هنگامي که 3 ماه بيشتر از آزادي وي نگذشته بود، براي پيوستن به يکانهای ارتش آزادي قصد خروج از کشور را داشت كه در مسير مشهد ـ زاهدان شناسايي و دستگير شد.
او بعد از دستگيري مدت 7 ماه در سلول انفرادي بود، و حماسة پايداري و مقاومت او در اين دوره در زير شکنجه براي هم رزمانش از او يک اسطوره ساخته بود. دژخيمان او را در بيدادگاه به جرم خروج غيرقانوني به 6 سال حبس محکوم کردند. علي در اين مقطع از زندان همچنان مقاوم و استوار به نبرد خود ادامه داد و در اين فراز توانست تجربيات و اطلاعات خود را در مدت زمان کوتاهي که در ارتباط با سازمان قرار گرفته بود به هم رزمانش منتقل کند و فراز نويني را از مقاومت در زندان رقم زد.
در نهايت علي در قتل عام سال 1367 همچنان پرشور و پرخروش در مقابل دژخيمان که او را به ندامت و تسليم میخواندند، پاسخ قاطع خود را در استقبال از مرگ سرخفام داد. علي سرفراز و سربلند، همانطور که خود نوشته بود ”از درون پنجره قلب و مغزم در رويا شما را ميبينم و...” با نثار قلب و جان خود به عهدش با خدا و خلق وفا کرد.
نامش گرامي و راهش پر رهرو باد.
مریم رجوی: جنبش دادخواهی قتل عام شدگان، در عینحال، کارزار افشای هویت یک بهیک تصمیمگیرندگان و مجریان این کشتار است.
اعضای هیأتهای مرگ در مراکز استانها چه کسانی هستند؟ در جلسه سران سه قوه که درباره قتل عام زندانیان غیرمجاهد تصمیمگیری شد، چه گذشت؟
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر