گزارش دادستان در دادگاه تجدید نظر دژخیم حمید نوری در استکهلم:
مجاهدینی که در سال۶۷ اعدام شدند، حکم آنها قبلاً صادر شده بود و هیچ جرم جدیدی مرتکب نشدندکه مستحق دادگاهی و مجازات جدید باشد بنابراین اعدام آنها برخلاف قوانین بینالمللی است.
دادستان با استناد به شاهدان قتلعام۶۷:
حمید عباسی میگفت عاشورای مجاهدین است یعنی زندانیان مجاهدین کشته شدند و ما جشن میگیریم.
سومین جلسه دادگاه استیناف حمید نوری از دژخیمان قتلعام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال۱۳۶۷ در دادگاه سوئد روز جمعه ۲۳دی برگزار شد.
در این جلسه دادستان ابتدا به معرفی اعضای هیأت مرگ پرداخت و با استناد به ادلهٔ کتبی و شفاهی برای اثبات مشارکت حمید نوری دژخیم در اعدام زندانیان در گوهردشت گفت: حمید نوری در فاصلهٔ هشتم تا بیست و پنجم مرداد در تمام اعدامهایی که در زندان گوهردشت انجام شد نقش فعال داشت.
دادستان با اشاره به کتاب یک کهکشان ستاره نوشتهٔ حسین فارسی گفت: یک دفعه نعره ناصریان را شنیدم سرم را بلند کردم او گفت اسمهایی که میخوانم بیایند بایستند. ۲اسم اول را نشناختم اما سومی مجتبی هاشم خانی بود بعد اسم بچههای بند ما را خواند. ۲تا از پاسدارها بودند یکی اسمش حمید عباسی است. پس از خواندن اسامی یک صف صد نفره تشکیل شد ناصریان بلند به عباسی گفت آنها را ببر من ساعتم را نگاه کردم ۹شب بود.
دادستان سپس در ادامهٔ گزارش با استناد به کتاب آفتابکاران نوشتهٔ محمود رؤیایی نمونههای از حضور حمید عباسی در کنار اتاق مرگ و انتقال زندانیان به محل اعدام را قرائت کرد.
دادستان بهنقل از این کتاب افزود: «حمید عباسی خودکارش را روی نرده فلزی میکشید و میگفت عاشورای مجاهدین است. وقتی میگوید عاشورا، یعنی زندانیان مجاهدین که کشته شدند را ما جشن میگیریم. در همان کتاب محمود رویایی نوشته: یک لحظه من خشکم زد»
دادستان در ادامهٔ گزارش خود حوادث روزهای هشتم، نهم، دهم، دوازدهم، پانزدهم، هجدهم، بیست ویکم، بیست دوم، بیست و چهارم و بیست پنجم مرداد را با استناد بهشهادت شاکیان و شاهدان پرونده تشریح کرد و نتیجه گرفت حمید نوری در تمام این روزها در راهرو مرگ اسامی زندانیان را میخواند و آنها را بهسمت سالن مرگ هدایت میکرد.
دادستان همچنین ترجمه نامه های منتظری به خمینی در اعتراض به اعدام مجاهدین را قرائت کرد و از جمله گفت منتظری به خمینی نوشت مجاهدین خلق یک سنخ منطق هستند منطق غلط را باید با منطق پاسخ داد و نه با کشتن، کشتار باعث میشود ایدئولوژی آنها ترویج شود.
در دومین جلسهٔ دادگاه تجدید نظر که روز جمعه برگزار شد، دادستانها قرائت کیفرخواست را ادامه دادند. در گزارش کیفرخواست دادستانها از جمله آمده بود:
دادستان: هواداران و اعضای مجاهدین که اعدام شدند و این شرط وجودی ارتباط اولاً به نوعی به منازعه ربطی نداره. محلی باشه، غیرمحلی باشه، بینالمللی باشه هیچ ربطی نداره. و همانطور هم که قبلاً گفتیم این شرط لازم برای وجود ارتباط نکسوس بین منازعه و اعمال بزهکارانه که کشتن عمدی و شکنجه و اعمال رفتارهای غیرانسانی نسبت به زندانیها. عملیات در سال۸۸ بر اساس فتوا و حکمی و حکم مذهبی. در این دادرسی میخواهیم از عنوان فتوا استفاده کنیم. ما قبلاً هم متذکر شدیم که فرقی هم نداره بین این حکم شرعی رو اسمش رو چی بگذاریم. فرقی نمیکنه.
اون فتوا یک حکم کشتن زندانیهایی هستش که هوادار مجاهدین بودند و اینطور میگفتند که اینها هنوز از اعتقاداتشان دست برنداشتند. دادگاه بدوی هم در حکم خودش اذعان کرد که بهطور کلی از استنادات شفاهی و کتبی که این ثابت شده که آیتالله خمینی این فتوا را صادر کرده و محتوای این فتوا در کتابها و اوراقی که ما در دادگاه ارائه کردیم در دادگاه بدوی، و در همین دادگاه استیناف هم ما اوراقی را ارائه میکنیم که فتوا تویش هست.
در این قسمت اول صفحه نمایش اگر نگاه کنید، قسمت اول فتوا را – بهزودی میخواهم این محتوا را براتون – اول میخواستم تعریف کنم که قسمت اول این فتوا نوشته شده منافقین به مرگ محکوم شدند پس همانطور که قبلاً گفتم این کلمه تحقیرآمیزی رو که نسبت به هواداران مجاهدین میگن تحقیرآمیزه. وقتی که مینویسه منافقین یعنی؟ ؟؟؟ مجاهدین. من الآن بخشی از این فتوا را برایتون میخونم.
به نام خداوند بخشندهٴ مهربان. چون این منافقین خائن در پرانتز منظور مجاهدین به اسلام اعتقادی ندارند و هر حرفی که میزنند گمراهکننده است و منافقین و چون تمام حرفهایی که میزنند از رهبریشون چون کافر؟ ؟؟؟ و چون علیه خدا میجنگند و یک جنگ سنتی را انجام میدهند در قسمتهای شمالی در همکاری با حزب بعث عراق این کار را میکنند و از ملت اسلامی ما برای صدام جاسوسی میکنند و چون این افراد به این خشونت و خیانت کردند به جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیسش خیانت کردند و اگر ادامه بدهند به این اعمال منافقانه در زندانهای سراسر کشور اونها محارب تشخیص داده میشوند محارب هم توی پرانتز نوشتهاند کسی که میجنگه. و اینها باید به مرگ محکوم بشند. در اینجا وامیاستم موقتاً و فقط میخواستم براتون بگم که بعدش از این به بعد نوشته میشه که توی فتوا کسانی که در این کمیته برای تشخیص کسانی که اعدام بشند... . و بیشتر به این افرادی که توی هیأت هستند میپردازیم موقعی که داریم اعدامها را تعریف میکنیم. به این افراد هم میپردازه.
من ادامه میدهم از جایی که قطع کردم. میخونم. بر اساس تصمیم اکثریت حجتالاسلام نیری، عمر طولانی خدا بهش بده. عالیجناب اشراقی و یک نماینده از سازمان اطلاعات. این تصمیم تا آنجا که ممکنه بایستی متفقالقول باشه برای مثلا اعدام و. . در مراکز استانها به همین شیوه و سیاق یک رأی همراه با اکثریت از قضات، دادستان انقلاب یا نمایندهاش و همچنین اطلاعات بایستی با هم تشکیل بشند. اینکه شما به محاربین بخواین لطف کنید این خیلی سادهلوحانه است. اسلام با دشمنانش شوخی نداره. یکی از ارکان رژیم اسلامی هستش که باید رعایت بشه. امیدوارم که شما با خشم تون به خدا توکل کنید نسبت به دشمنان. اون آقایانی که قراره که وارد این تصمیم میشند هرگز شک نکنید. هیچ شکی به دل راه ندید و چیزهای جزیی را در نظر نگیرید. ما باید سعی کنیم با کسانی که ایمان ندارند با شدت و اشد رفتار رو داشته باشیم. در اجرای عدالت اگر بخواهیم تردید بکنیم در انقلاب اسلامی این مترادف این هستش که خون پاک شهدا را زیر پا بگذاریم با سلام روحالله موسوی خمینی یعنی این حکمی داده شده قاضی نیری و دادستان اشراقی و یک نماینده وزارت اطلاعات و چندین نفر که در دادگاه بدوی استماع شدند گفتند که از کسانی که گفتیم در کمیته مرگ شرکت داشتند و جفری رابرتسون هم شهادتش استماع شد و شکست یا جهتگیری این اعدامها بوده است البته در دادگاه بدوی... این... تنها... البته رژیم از قبل برنامهریزی کرده بود که زندانیان سیاسی خودش را یکجوری از بین ببرد و... دیدگاهش رو... تعریف کرد و... احتمالاً... حرفها را زده باشه و... خیلی کمی... این آتشبس باعث شد که جنگ ادامه پیدا نکنه جرقه اعدامها را زد.
روزبه یکی از دلایلی که مطرح کرده برای اعدامها که از طریق آتشبس جنگ به پایان میرسد و دیگر دلیلی ندارد و این جنگ اتحاد ایجاد میکرده بین مردم و رژیم نیاز داشته که یک امکانی ایجاد کند که یکبار برای همیشه سایر نیروهای انقلابی را از بین ببرد که از ۱۹۷۷ حضور داشتند و با قدرت حکومت رقابت داشتند و مجاهدین خطرناکتر از همه علیه خمینی در این انقلاب نقش داشتند و دلیل دیگری که روزبه میآورد اینکه این اعدامها شیوهای بود که خوب را از بد جدا کند و مطمئن شود که با این اعمال خط انقلابی که خودش تصویر کرده بود بعد از خودش هم زنده بماند.
... در این پرونده از زندانیانی صحبت میکنیم که اعضا یا هوادارن مجاهدین بودهاند و... . در دستان رژیم ایران اسیر بودهاند و هیچ فرقی نمیکند که این زندانیان فعالانه رد منازعه مسلحانه شرکت کرده باشند یا نکرده باشند ولی اینها خودشان را جزو مجاهدین میدانند و به نظر رژیم... برای رژیم ایران این زندانیان طرفدار مجاهدین طرف دشمن هستند و در منازعه دخالت دارند و برای همین هم این افراد را اعدام کردهاند و برای همین هم این زندانیان سیاسی تحت تأثیر منازعه قرار داشتند و دیگر هیچ حفاظتی بالاتر برای این طور زندانیان وجود ندارد و به نظر ما زندانیان مجاهدین واجد شرایطی که قبلاً گفتیم هستند و باید از تضمینهای اساسی ماده ۷۵ برخوردار میبودند بعد شرط لازم که گفتیم قربانی که در دستان یک از طرفین منازعه اسیر باشد.
در حالت کلی نظر دادستانی این است که این نزاع، اگر غیربینالمللی بوده این خلافهایی که حمید نوری به آنها متهم شده میشه خلافهای فاحش محسوب بشه. بهخاطر اینکه اینها مخالف مقاله سوم توی کنوانسیون چهارم است. و همینطور عرف که اون موقع در رابطه با این محافظت اساسی حقوق شخصی در سال۱۹۸۸ صدق میکرد و به همین خاطر میشه گفت این یک جرم حقوق بینالمللی است. بعد از آن در رابطه با اعدامهایی که با مناقضه برعلیه قانون است میخواهم توضیح بیشتری بدهم. در رابطه با اعدامها که زندانیان مجاهدین و اعدامهای آنها، آدم میتونه مقابله کنه با که در اصل اینها از طریق یک دادگاه اینها محکوم به اعدام نشدند ولی این زندانیها از قدیم حکم های خودشون بهشون ابلاغ شده و یک زندان برایشان مشخص شده و توی گوهردشت اینرا سپری کردند مجازات زندان خود را ولی جرایم جدیدی در اونموقع مرتکب نشدند، و به غیر از آن آدم نمیتونه استنباط کنه که اون چیزی که اینها زیر سؤال رفته بودند برایش در رابطه با همین کمیته مرگ که در اصل این تصمیمهای اعدام را تصمیمگیری کردند، نمیشود اسم آنرا اصلاً یک دادگاه گذاشت. و این دادگاه بدوی هم توی حکمش به این صورت گفته که اون مجازاتهای اعدام که اعلام کردند در رابطه با همین چیزهایی که توی همین اتهامیه هم ما بهشون اشاره کردیم.
اینها در رابطه با روندهایی نبوده اون شرایط اساسی را بتوانند تهیه کنند. که اینها در اصل مطابقت داشته باشه با حقوق بینالمللی. اگر این روندی که اونها انجام دادند واقعاً آدم میتونست اون را یک دادرسی و دادگاه باز هم محسوب کنه، اگر، اگر باز هم این تصمیمهایی که اعدام کردن این زندانیها میشه گفت کشتار که فقدان قانون داره. و این تصمیم و نتیجه مون را بر اساس این ما استوار میکنیم که اگر توی مقاله سوم کنوانسیون چهارم توی مقاله ۷۵ توی این لایحه الحاقی نشان داده میشه که یک شرط اساسی وجود داره که یک دادرسی باید عادلانه انجام بشه و بهنظر ما هم بهحالت کتبی مدارک اثبات وجود داره که ما بعداً بهتون ارائه خواهیم داد و همینطور اون بازپرسیهایی که ما انجام دادیم با اشخاص شاکی و شواهد
ارائه خواهیم داد و همینطور بازپرسیهایی که ما انجام دادیم با اشخاص شاکی و شواهد نشان خواهد داد که این زیر سؤال رفتن ها که باعث این شد قبل از اینکه این اعدامها بخواهد انجام بشه به هیچ صورتی نتوانسته واجد شرایط انجام یک دادرسی باشه و این تصمیماتی که در رابطه با یک دادگاه عادلانه، این شرایطی را که باید داشته باشه در رابطه قسمتهای مختلف قوانین توی همین ناحیه آدم میتونه در رابطه با قوانینی که در رابطه با تریبونال یوگسلاوی بنا شده، تریبونال رواندا و دادگاه کیفری بینالمللی و همینطور قوانین متعدد بینالمللی در رابطه با حقوقبشر که نمیشه اونها را چشمپوشی کرد توی یک جنگ و همینطور کمیته بینالمللی صلیبسرخ در قانون هیچکس نباید بدون یک دادرسی عادلانه نباید محکوم بشه، طبق عرف بینالمللی. و در رابطه با تحقیقاتی که در مورد عرف انجام دادند قانون ۱۰۰ الی ۱۰۲ یکسری شرایط را اینجا مشخص کرده، که اینها باید شامل که یک دادگاه واقعاً صلاحیت داره و یک دادگاه عادلانه انجام شده باشه.
اتهام دوم که «قتلعام عمدی» هست، دادستانی نظرش این هست که زندانیهایی که هوادار گروههای مختلف چپ بودند که بهقول ما در موج دوم اعدام شدند اینها کشتارشان غیرقانونی بود و طبق قوانین کیفری سوئد قبل از ژوئیه ۲۰۰۹، قتل عمد محسوب میشود و در درجه نخست در بند اتهامی شماره یک ما گفتیم قبل از اینکه اعدامشان کنند هیچ دادگاهی نبوده برای این گروه هم به همان سیاق قبلاً دادگاهی نبوده برای این گروه هم به همان سیاق قبلاً احکامشان را گرفته بودند، حبس با مدت مشخص و داشتند حبس شان میگذراندند توی گوهردشت و جرم جدید دیگهای مرتکب نشده بودند. اگر بخواهیم این فرایند را مثلا بهعنوان یک دادگاه تلقی کنیم ما منظورمون هستش که این فرایندی که انجام شد در اون هیأت مرگ برای این گروهها، یک دادگاه عادلانه تشخیص داده نمیشه. این در مطابقت با ماده چهاردهم در کنوانسیون بینالمللی در مورد حقوق شهروندی و سیاسی و در همینجا هم چندین (کلمه نامفهوم) وجود داره که دلالت میکنند بر اینکه یک دادرسی صحیح انجام نشده و این شرایط بعضاً منطبق است با ماده ۳ در کنوانسیون شماره ۴ ژنو و ماده ۷۵ در پروتکل الحاقی. مثال لزوم وجود یک دادرسی عادلانه در پیشگاه یک دادگاه عادلانه بیطرف و مستقل و بایستی قبل از اینکه محکوم بشند بیگناه تشخیص داده بشند، حق داشته باشند که وکیل داشته باشند و وقت و فرصت داشته باشند که بتوانند دفاعیات خودشان را آماده کنند. و در دادگاه بدوی در حکم خودش اذعان کرده که این حکم های اعدام که در موج دوم به اجراء درآمد طی یک فرایندی به اجراء درآمده که اون واجد شرایط الزامی نیست. شرایط برای یک دادگاه عادلانه. و کنوانسیون بینالمللی در مورد حقوق شهروندی و سیاسی. اینجا یک چیزی را کنترل کنم قبل از اینکه وارد این بحث بشویم، باید بگویم که این کنوانسیون بینالمللی در مورد (کلمه نامفهوم) امضاء کرده این کنوانسیون را ۲۴ژوئن ۱۹۷۵، و بهخاطر همین ایران موظف است که اون کنوانسیون را رعایت کنه
دادستان: عفو همینطور یک گزارش داده در رابطه با ایران بهنام نقض حقوقبشر، گزارش در رابطه با اتهاماتی است که بهش مظنون بودند، ولی توی این گزارش بجایش سعی کردند یک معرفی بکنند و شناسایی بکنند، حالت الگو در رابطه با . و بعد از آن گزارش دیگر بهنام «اسرار آغشته به خون»
بعد از آن گزارش دیگر بهنام «اسرار آغشته به خون» است که همهاش جرایم و قتلهای ۱۹۸۸ نقض حقوقبشر بوده و این گزارش بر مبنای اطلاعاتی که بهدست ما رسیده مابین ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ تهیه شده و شامل شاهدان عیان و همینطور خویشاوندان و گزارش عفو همان جنایت آغشته به خون در اصل سعی دولت ایران بوده که بتواند آن قبرهای دستهجمعی را پنهان کند. توی این گزارش از طرف عفو، یک سازمانی بهنام عدالت برای ایران، که سازمان غیرانتفاعی که محقق هستند و میتوانند اطلاعاتی برای اتفاقهای ویژه انجام بدهند. همکاری میکنه با سازمان ملل و همینطور اتحادیه اروپا. گزارشی که میتوانیم به آن اشاره بکنیم بنیاد عدالت برای قتلعام ۱۹۸۸ در ایران، و سؤال و تحقیق در رابطه با این اعدامهای دستهجمعی در ۱۹۸۸ که در سال۲۰۱۷ منتشر شده. این یک سازمانی است که اسم مخففش جی ویام ای، در رابطه با خویشاوندان قربانیان و همینطور زندانیان سابق، وکلایی که تخصص شان در رابطه با حقوقبشر بینالمللی است. متوجه شدیم این سازمان نزدیک مجاهدین است و همکاری دارد باهاشون و با هم سعی میکنند که توجه عام را به اینجور جرایم جلب کنند. این گزارش منتشر شده برای اینکه کمک بشه به سازمان مللمتحد و شامل یک بررسی با شهود و مدارک بوده و مصاحبههای جدید با بعضی از آنها. این گزارش حتی شامل یک بررسی که انجام شده از اشخاصی که مسئول ارتکاب این جرایم بودهاند، بعضیهاشون را بیشتر توضیح خواهیم داد توی معرفی نامهمان (نامفهوم). معرفی کرد این گزارش را به ما در ماه مارس ۲۰۱۷ در شورای حقوقبشر سازمان ملل در ژنو.
0 نظرات:
ارسال یک نظر