دادگاههای مردمی
در کشورهای مختلف جهان
صحنههایی از سلسله برنامههای
جنبش دادخواهی در سیمای آزادی
صحنههایی از دادگاههای مردمی
در کشورهای مختلف
اسفند ۱۳۷۹- تیر ۱۳۸۰
دادگاههای مردمی-اسفند ۱۳۷۹ تا تیر۱۳۸۰
گزارشگر: به دنبال فراخوان کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت به تشکیل دادگاههای مردم ایران به منظور گرد آوری اسناد مربوط به جنایات آخوندی علیه بشریت ایرانیان در لاهه، پاریس، هامبورگ، کلن، استکهلم، لندن و آمریکا مبادرت به برگزاری این دادگاهها نمودند .
در نخستین جلسه این دادگاهها شماری از مادران و اعضای خانوادهٔ شهدا و زندانیان سیاسی از بند رسته پیرامون قتل عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ اعدامهای گستردهٔ مجاهدین و هواداران آنها طی دو دهه گذشته شکنجههای وحشیانه زندانیان سیاسی و سرکوب بیرحمانه زنان که همه از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت میباشند شهادت دادند.
…
گزارشگر: خانم محترم کوشالی اولین شاهد دادگاه مردمی پاریس بود وی بعد از ادای سوگند در پشت میکروفون قرار گرفت او از آنچه که در طی سالها شاهد بوده است به سختی سخن میگفت و در ضمن اظهاراتش اشاره کرد که ظرف مدت پنج ماه رژیم آخوندی چهار تن از فرزندانش و دو تن از بستگانش را به شهادت رسانده است.
مادر کوشالی: پاریس
«رژیم برگشت گفت برگرد، به من برگشت گفت برگرد، نرو پشت سر مسعود رجوی، هر چی بخواهی بهت میدم< رژیم اعلام کرد تو برگرد من یه اطلاعیه دادم البته اطلاعیهام بر علیه خمینی بود نوشتم بچهها گفتن مادر این اطلاعیه رو چه جوری بخونیم گفتم اینو چاپ میکنی تو گیلان همه جای گیلان توی مغازهها و توی زیر خانهها و مغازهها این اطلاعیه را میدین بله اطلاعیه را دادن اینها حکم اعدام منو صادر کردن، بله صادر کردن سه بار هم حکم اعدام منو یکبار سنگسارو اینها رو کرده بودن آخوندها منو سنگسار بکنن یکبار هم چی دو میلیون هم جایزه گذاشتن».
خانم ن ف – لس آنجلس
«من در شعبه سه بازجویی میشدم و بازجوی من ناصریان بود که بعد ها عضو هیئت مرگ بوده سال ۶۷ حکمهای اعدام زندانیان رو صادر میکرد».
مادر معاونی -سوئد
«اون خواهر تو جمعمون اینو تعریف میکرد نه برای من جمع خواهراش همه گفت آره ملیحه رو خیلی شکنجه کردن خیلی اینو اصلاً بینهایت.
اما یک دو هفتهیی بود، این مجدداً نمیدونیم چی شده بود، میگفت هر دفعه که یک مثلا دستگیری که میشد یه خبری از بیرون میشد، دوباره بالاخره یه چیزهایی میآمد رو میرفت گفت گفته بودن این زیر شکنجه بدترین وضع به بدترین وضع گفت اما آخرین دو شب دو شب دیگهاش گفت شب پیشش اومدن روز پیش بردنش فردا آوردن انداختنش تو بند گفت دیگه پاها ترکیده بود پشت به قدری کابل زده بودن کبودی که بگذریم تمام زخم اینطوری مثل اینکه یکی رو بگیرن ناخن بکشن زخم بکنن دیگه پاها ترکیده فلان بهمدان اینا گفت با این حال انداختنش تو بند میگفت ما بردیمش آب گرفتیم به پاهاش پاشو بستیم، تنشو یه خورده آب گرفتیم یخوره تسکین بکنه برای ما گفتش که اینها جلادها به من گفتن که ما حکم داریم که تو رو ایندفعه حکمت رو مرگ دادن میایم می بریمت ایندفعه و حکم داریم تا نفس آخر میزنیمت یعنی تا آخرین نفس یا تو دهن باز میکنی یا ما برای همیشه دهن تو رو میبندیم تو خیلی چیزها داری که به ما نگفتی».
0 نظرات:
ارسال یک نظر