محل تولد: سروستان
سن: ۲۶
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: شیراز
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
در سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در مرداد ۱۳۶۷، نامهایی از دل تاریکی میدرخشند؛ نامهایی که نه خاموش شدند و نه به فراموشی سپرده شدند. یکی از این ستارگان فروزان، مجاهد شهید سهراب زاهدی سروستانی است؛ فرزندی از خطه سروستان که با خون خود، عهدی جاودانه با آزادی بست.
سهراب زاهدی سروستانی در سال ۱۳۴۱ در شهر سروستان چشم به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و در ادامه، دوران دبیرستان را در شهر شیراز، در رشته علوم تجربی ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد.
در جریان انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷، سهراب در شهرهای سروستان و شیراز حضوری فعال در تظاهرات مردمی داشت. پس از پیروزی انقلاب، او به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد و از سال ۱۳۵۸ بهطور جدی در فعالیتهای سازمانی شرکت کرد.
او یکی از میلیشیاهای پرشور سازمان بود؛ از فروش نشریه مجاهد در خیابانهای شیراز گرفته تا شرکت در میتینگها و برنامههای سیاسی سازمان، از جمله کارزار انتخاباتی برادر مجاهد مسعود رجوی در نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری. سهراب در تبلیغات سازمان برای کاندیداهای مجلس نیز در شیراز نقش فعالی ایفا کرد. پس از بسته شدن دفاتر سازمان در سال ۵۹، او در دکههای خیابانی برای معرفی و فروش انتشارات سازمان حضوری مداوم داشت.
در بهار ۱۳۶۰، بهدلیل همین فعالیتهای مسالمتآمیز، برای نخستین بار دستگیر شد. اما با هوشیاری و برخورد طبیعی، تنها پس از چند روز آزاد گردید. این آزادی موقت بود؛ چرا که پس از قیام بزرگ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و فرمان سرکوب خمینی علیه سازمان، سهراب مجدداً دستگیر و این بار به زندان عادلآباد شیراز منتقل شد.
در آنجا، او ماهها تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت. دادگاه نمایشی رژیم، بدون رعایت هیچگونه اصول دادرسی، او را به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. اما زندان برای سهراب، نقطهی پایان نبود؛ بلکه سنگری دیگر در مسیر مبارزه بود. او در درون زندان، بهعنوان یکی از عناصر فعال تشکیلاتی سازمان، مقاومت را ادامه داد.
یکی از همبندانش درباره او گفته است:
«سهراب از زندانیان بسیار مقاوم بود و به همین دلیل همواره زیر فشار و شکنجه قرار داشت.»
در یکی از ملاقاتها، مادر دلنگرانش به او گفت:
«فلانی و فلانی آزاد شدند، هرچه میخوان انجام بده و بیا بیرون».
اما پاسخ قاطع و غرورآفرین سهراب این بود:
«اینا میخوان من روحم رو بفروشم؛ من بدون روح نمیتونم زندگی کنم!»
و سرانجام، در مرداد ۱۳۶۷، در جریان قتلعام وحشیانه هزاران زندانی سیاسی به فرمان شخص خمینی، سهراب زاهدی سروستانی نیز بهجرم ایستادگی بر سر آرمان آزادی و وفاداری به مجاهدین، بهصف هزاران شهید پیوست. نام او در کنار دیگر سربداران آن سال خونین، بر تارک مقاومت ایران درخشان باقی خواهد ماند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 نظرات:
ارسال یک نظر