آرزوی یک گل سرخ سربه دار؛ مجاهد شهید احمد غلامی

محل تولد: تهران

سن: ۲۱

شغل: دانش آموز

تحصیلات: متوسطه

محل شهادت: تهران

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷

با احمد غلامی همبند بوديم. چند روز بود که او را از سلول آورده بودند. در طول اين چند روز با بچه‌هايي که از منطقه (ارتش آزادیبخش) آمده و حالا در زندان بودند، آشنا شد. از آنها خبرهايي از وضع سازمان و ارتش گرفته بود و آنها را با شور خاصی برايمان تعريف مي‌کرد. 

يکبار به من گفت: «دلم مي‌خواهد اول ارتش آزاديبخش را ببينم بعد بميرم». با خنده به او گفتم: «عيب ندارد آن دنيا بهشت هست که از ارتش آزادیبخش هم بهتر است». احمد با شوخی گفت: «من همين دنيا ارتش آزادیبخش را می‌خواهم». احمد را روز ۲۰مرداد از سلول بردند و  ديگر او را نديدم. 
احمد ۱۵- ۱۴ سال بيشتر نداشت که در سال۶۰ دستگير شده بود. جثه ريز و کوچکی داشت، ولی خيلی زرنگ و تيز بود. به همين دليل او را «احمد جغل » صدا می‌زدند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96