مریم گلزاده غفوری متولد سال۱۳۳۸ و فرزند دکتر علی گلزاده غفوری (دارای دکترای حقوق قضایی از دانشگاه سوربن فرانسه)، از روحانیان مترقی بود که در اولین انتخابات نمایندگی مجلس بعد از انقلاب ضدسلطنتی، بهرغم تقلبات گسترده دزدان انقلاب، بعد از پدر طالقانی بالاترین رأی تهران را آورده بود؛ ولی خیلی زود در اعتراض به سیاستهای ارتجاعی حاکمیت از آنان تبری جست و خانهنشین و منزوی گردید. مریم در سال ۶۱ بههمراه همسرش علیرضا حاج صمدی در ارتباط با مجاهدین خلق دستگیر شده و به حبس سنگین محکوم گردیده بودند. دو برادر دلیرش، صادق و کاظم، در سال۶۰ بهفاصله دو هفته تیرباران شده بودند.
مریم جوانی آرام و متین با لبخندی دوست داشتنی بود. هیچوقت خنده از لبهای مریم دور نمیشد وهمیشه روحیه بالا وسرحالی داشت و به بقیه روحیه و انرژی میداد. او را در زندان «مریم گل» صدا میکردند.
"مریم گل" دانشجوی رشته ریاضی بود، بههمین دلیل روزانه چندین کلاس آموزش جبر و مثلثات و هندسه و ریاضیات جدید در زندان برای زندانیان برگزار میکرد. او بهرغم گردن درد و کمر درد شدید ناشی از آرتروز حاد گردن، که حاصل فشار و آزارهای مستمر دوران بازجویی و شرایط تنبیهی بود، با بستن گردنبند طبی و گذاشتن یک تخته چوبی در پشت کمرش، روزانه چندین کلاس کنار دیوار هواخوری و یا در سلول برای بچههای دانشآموز تشکیل میداد. وقتی میدیدم با آن سختی نشسته و به شاگردان کلاسش با حوصله و با جدیت درس میدهد، در حیاط بند ۴ که از مقابلش میگذشتم، برای اینکه بخندانمش سر به سرش میگذاشتم و بهش میگفتم: «آخه تو با اون گردن شکستهات روزی چندتا قضیه هندسه و فرمول جبر باید ثابت کنی!؟» میخندید و میگفت: «بچه برو کلاس رو بهم نریز!» ... ”مریم همیشه در زندان روحیه مقاوم و سرشاری داشت. همیشه در زندان به زندانیان دیگر روحیه میداد و زندانبانان را به سخره میگرفت. او در سال ۶۴ بهمراه تعدادی از زندانیان قزلحصار به اوین، به بندهای دربسته فرستاده شد. از همآن موقع حرکتهای اعتراضی، اعتصابغذا در چندین نوبت، درگیری با توابها، فحش به زندانبانان و... را شروع کرد. بهطوریکه چندین بار به سلولهای انفرادی ۲۰۹بهخاطر این حرکات افتاد. بهخاطر وضعیت مریم و خانوادهاش، روی او در بند خیلی حساس بودند و فکور و حلوایی و میثم همیشه هر حرکت اعتراضی که در زندان صورت میگرفت اول مریم را برای محاکمه و کتک و تنبیه میبردند. یکبار که بهخاطر حرکت اعتراضی شب سال عید ۶۵حدود ۳۰الی ۴۰نفر را از صبح تا عصر روی تپهای کنار زندان روی برفها نگهداشتند شب که میخواستند نفرات را به داخل انفرادی ببرند پشت سر هر زندانی یکی میکوبیدند. وقتی نوبت به مریم رسید به او دوتا زدند و گفتند یکی مال خودت ویکی هم مال پدرت. وقتی درمرداد ماه۶۷ فرمان و فتوای قتلعام زندانیان سیاسی توسط جلاد جماران صادر شد، زنان مجاهد خلق پیشقراولان آن کاروان پر شکوه شدند. از آن جمع مجاهدین سالن ۳اوین هیچکس زنده نماند تا جزئیات داستان آن نسلکشی را برای نسل فردا تعریف کند. مریم گل نیز با یاران همبندش به آن کاروان پیوست.
وصیتنامه مجاهد شهید مریم گلزاده غفوری
الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفاً {نسا-۷۶}
آنانكه ایمان آوردند و كارزار میكنند در راه خدا و آنان كه كافر شدند و كارزار میكنند در راه طاغوت پس كارزار كنید با دوستان شیطان بدرستی كه دشمن ضعیف و سست میباشد.
بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران
انا لله انا الیه راجعون
با درود به تمامی شهدای خلق و بخصوص شهدای والا مقام مجاهد خلق موسی خیابانی و اشرف ربیعی و آذر رضایی وصیت خود را مینویسم كه شاید پس ازمرگ من نشانی از زندگی من باشد.
مادر، پدر، خواهر، برادران و تمامی اعضای خانواده خلق سلام و درود به همه شما من راهی جز آنچه برادران مجاهد قهرمانم صادق ،كاظم داشتند ندارم.
وصیت من وصیت تمامی شهدای مجاهد خلق میباشد. ذره ذره راه سازمان با خون شهیدانمان گشایش یافته است و خدا بهما نوید پیروزی داده است و دشمنان و یارانش را ضعیف و سست میكند. آینده انقلاب روشن و فروزنده است.
و تا یك مجاهد خلق باقی باشد نخواهند گذاشت..... انقلاب را از حركت باز بدارد و با مسلماننمایی ریایی خیانتپیشهگان و جنایتكارانی همچون خمینی جلاد و مزدورانش بر گرده خلق سوار شوند خون مجاهد خلق هر روز و هر شب بر هر كوچه و خیابان به زمین میریزد و گواهی میدهد كه حقیقت پیروز است و دیگر هیچ جانی خودفروختهای نخواهد توانست بنام اسلام و بنام انقلاب و بهنام مردم، خلق ما را به زنجیر بكشد.
خلق ما صلح و صفا و آزادی را باید بیابد و برای آن در شرایط سخت و تاریك مجاهدین خلق میپردازند، مجاهد خلق از همه چیز خود میگذرد تا ایران و مردم ایران را از بند اسارت رها كند.
نبردی كه هماكنون بین ما و رژیم خونخوار خمینی در جریان میباشد و از ۳۰خرداد به بعد پایهگذاری شد و این را ما آغاز نكردیم بلكه همه مردم میدانند كه بعد از آنكه خمینی دجال آخرین ذرات آزادی را از مردم گرفت و راهپیمایی عظیم آنها را به رگبار مسلسل و تیربار بست و نشان داد كه هیچ زبان دیگر بجز زبان گلوله نمیشناسد گلوله مجاهد خلق شلیك شد و حكم نابودی خمینی خونخوار همانموقع به امضای خلق رسید. خمینی دجال كه خیال میكرد با كشتار مردم میتواند بر اریكه قدرت تكیه بزند و ادعای خدایی بكند و حكم خدایی بدهد و با ستم و استثمار مردم را به گورستان بفرستد ای ننگ و نفرین به خمینی كه چگونه به مردم ما خیانت كرد و ما انتقام خون خواهران و برادران مجاهد و خلق در زنجیر را از خمینی خواهیم گرفت و این نبرد تا نابودی كامل ارتجاع و رژیم قرون وسطایی او ادامه خواهد داشت و مجاهدین تا آخرین نفر و آخرین نفس خواهند جنگید و مجاهد به سرچشمهاش و خلق متصل است
مرگ بر خمینی دجال دشمن بشریت و آزادی خون مجاهد خلق را با ...... ...بینام بهنام حكم اسلام در شبی سرد و در .. ...ناك شكنجهگاه ... به زمین ریخته باشد .
روزی میرسد كه تمام خلق سلاح بردوش با تشكیل ارتش خلق برعلیه ستمگران خواهد خروشید و آنوقت دیگر از ظلم و ستم جایی نخواهد بود این خمینی و مزدوران رو بهزوال او هستند كه تاریخ حكم نابودی او همپالگیهایش را امضاء كرده است .
مادرم و پدرم، از شما میخواهم كه هر مجاهد خلق كه خمینی جلاد و مزدوران وحشیاش او را به خاك و خون میكشند كین و خشم انقلابی شما را بیشتر كند و مقاوم باشید و به خانوادهها و مردم بگویید و نشان بدهید كه رژیم ضدبشری خمینی برای .... خون جوانها را بر زمین میریزد و چه .... پرپر میكند ..یا بعد ....است به مردم بگویید نشان آنها بدهید ... كه خمینی بیشرف چگونه فرزندان مجاهدش را سوراخ سوراخ كرد و ... فرزندانتان را .....
به مردم توضیح دهید بگویید كه مجاهدخلق چگونه میاندیشد و چگونه زندگی میكند و چگونه میمیرد و بگویید كه این ..پر از مجاهد خلق است این خلق رزمنده بپا میخیزد و سلاح مجاهد را میگیرد و راهش را ادامه میدهد.
خمینی و تمام نیروهای ضدخلقی را یارای رویارویی با مقاومت نیست.
اگر امروز تمام مجاهدین هم مانند فاجعه كربلا كشته شوند راه مجاهد خلق و ایمان به...بیشتر میشود و آرمانهای مجاهدین كه همه اسلام انقلاب و رهاییبخش میباشد را به خلقها در منطقه شناساند ... شهید نموده است.
خواهر و برادران ازشما انتظار دارم راه مجاهدین را و تمام آنهایی را كه شهید شدند هرگز فراموش نكنیم آرمان آنها را باید بردارید و از...هر نوع كوششی هرگز دریغ نكنید...
با درود به همگی
جملاتم را تمام میكنم.
سلام بر مجاهد قهرمان مسعود رجوی
درود بر تمام شهدای خلق بویژه شهدای والامقام مجاهد خلق
فرمانده كبیر مجاهد شهید موسی خیابانی
پیروز باد نبرد مسلحانه خلق علیه رژیم ضدخلقی خمینی
مریم گلزاده غفوری
ظهر ۱۳۶۰/۱۲/۲۸
روزی میرسد كه تمام خلق سلاح بردوش با تشكیل ارتش خلق برعلیه ستمگران خواهد خروشید و آنوقت دیگر از ظلم و ستم جایی نخواهد بود این خمینی و مزدوران رو بهزوال او هستند كه تاریخ حكم نابودی او همپالگیهایش را امضاء كرده است .
مادرم و پدرم، از شما میخواهم كه هر مجاهد خلق كه خمینی جلاد و مزدوران وحشیاش او را به خاك و خون میكشند كین و خشم انقلابی شما را بیشتر كند و مقاوم باشید و به خانوادهها و مردم بگویید و نشان بدهید كه رژیم ضدبشری خمینی برای .... خون جوانها را بر زمین میریزد و چه .... پرپر میكند ..یا بعد ....است به مردم بگویید نشان آنها بدهید ... كه خمینی بیشرف چگونه فرزندان مجاهدش را سوراخ سوراخ كرد و ... فرزندانتان را .....
به مردم توضیح دهید بگویید كه مجاهدخلق چگونه میاندیشد و چگونه زندگی میكند و چگونه میمیرد و بگویید كه این ..پر از مجاهد خلق است این خلق رزمنده بپا میخیزد و سلاح مجاهد را میگیرد و راهش را ادامه میدهد.
خمینی و تمام نیروهای ضدخلقی را یارای رویارویی با مقاومت نیست.
اگر امروز تمام مجاهدین هم مانند فاجعه كربلا كشته شوند راه مجاهد خلق و ایمان به...بیشتر میشود و آرمانهای مجاهدین كه همه اسلام انقلاب و رهاییبخش میباشد را به خلقها در منطقه شناساند ... شهید نموده است.
خواهر و برادران ازشما انتظار دارم راه مجاهدین را و تمام آنهایی را كه شهید شدند هرگز فراموش نكنیم آرمان آنها را باید بردارید و از...هر نوع كوششی هرگز دریغ نكنید...
با درود به همگی
جملاتم را تمام میكنم.
سلام بر مجاهد قهرمان مسعود رجوی
درود بر تمام شهدای خلق بویژه شهدای والامقام مجاهد خلق
فرمانده كبیر مجاهد شهید موسی خیابانی
پیروز باد نبرد مسلحانه خلق علیه رژیم ضدخلقی خمینی
مریم گلزاده غفوری
ظهر ۱۳۶۰/۱۲/۲۸
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر