دانش آموزان انقلابي با تعطيلي مدارس و شركت در تجمعات سياسي در دانشگاه تهران و گوش فرا دادن به سخنرانيهاي انقلابيون مجاهد و فدايي هر چه بيشتر با آرمانهاي انقلابي آشنا مي گرديدند. كوروش نيز با شركت در همين گردهمایي ها با سازمان مجاهدين و آرمانهاي توحيدي آن آشنا گرديد. او در حملة گارد شاه به دانشگاه در 13آبان1357 كه منجر به شهادت بسياري از دانش آموزان شد شركت داشت و خود از نفراتي بود كه در اين درگيري نقش فعال برعهده داشت.
پس از پيروزي انقلاب كوروش با مراجعه به جنبش ملي مجاهدين فعاليت تشكيلاتي خود را آغاز كرد، او با شركت در كلاسهاي آموزشي سازمان شناختش را نسبت به آرمانهاي مجاهدين عمق بخشيد. كوروش در تظاهرات بزرگي كه در ارديبهشت 1358 در اعتراض به دستگيري شهيد محمدرضا سعادتي برگزار شد بعنوان انتظامات تظاهرات شركت داشت.
در بهار 1358 اردوهاي سازندگي سازمان در روستاهاي”عباس آباد“ و ”گل تپه“ از توابع شهر زنجان آغاز به كار كرد. او با شركت داوطلبانه در اين اردوها همزمان با كار سازندگي براي روستائيان به آموزشهاي سياسي - ايدئولوژيك و نظامي پرداخت. در مهر1358با شروع سال تحصيلي در بخش دانش آموزي، يكي از مناطق مركز (تهران) سازماندهي گرديد. در سال 1359 با تشكيل اتحادية انجمنهاي دانش آموزان مسلمان تهران او بعنوان مسئول نظامي ميليشياي يكي از نواحي منطقة مركز سازماندهي شد. روحية نظامي و جنگنده و ورزيدگي كوروش زبانزد تمامي كساني بود كه با او آشنا بودند.
كوروش در مرداد1360 به دليل شناخته شدگي دستگير شد و بلافاصله به اوين ”شعبة هفت“ منتقل گرديد، به محض ورود به ”شعبه“ تحت شديدترين شكنجه ها قرار گرفت اما هيچ چيز به دشمن نداد. كوروش در بيدادگاه رژيم به 15 سال حبس محكوم شد و به زندان قزلحصار منتقل گرديد. در زندان همچنان روحية نظامي و جنگندة خود را حفظ كرد او در هر بندي كه بود خود را به تشكيلات همان بند وصل ميكرد از سال 1361 به زندان گوهردشت منتقل شد پس از انتقال بند به عمومي در فرعي هشت به تشكيلات زندانيان ”پنجاه ونهي“ كه در آن بند بودند وصل شد.
سرانجام مجاهد قهرمان محمدعلي نيك بين (كوروش) در 20مرداد1367 در جريان قتل عام زندانيان سياسي در زندان گوهردشت سربدار شد!
روحش شاد و يادش گرامي باد...!
خاطرات محمدعلي نيك بين
(كوروش)
يكي از ويژگيهاي كوروش عشق و علاقه اش به هواداران سازمان بود در عين حال عنصر بسيار رزمنده و نظامي بود ورزش او هيچگاه قطع نميشد، به دليل چهره اش (موهاي قرمز و چهرة سفيد و سبيل پر پشت قرمز) بيشتر از سنش مينمود و در عين حال بسيار شاخص بود. او از آنجايي كه همواره در ميتينگها و تظاهرات سازمان در صف اول قرار داشت براي فالانژها هم شناخته شده بود اما به دليل ورزيدگي و جنگندگي اش فالانژها از او حساب ميبردند و جرأت نميكردند كه با او درگير شوند! كوروش همواره در تمام درگيريها نقش برجسته و بارزي داشت، تمامي سرودهاي فلسطيني را حفظ بود و در كوه پيماييهاي هفتگي كه در روز جمعه ميليشياي دانش آموزي تهران به چينكلاغ ميرفت و (بقول نشرية يكي از گروهها در همان زمان ”قدرت نمايي ميليشيا در كوهپيمايي چينكلاغ“)، علاوه بر شهيد سعيد منبري كه با صداي زيبايش سرودهاي سازمان را تك خواني ميكرد و صدها ميليشيا از صداي زيبايش لذت ميبردند كوروش نيز سرودهاي فلسطيني را براي آن گروه عظيم تك خواني ميكرد.
كوروش هيچگاه بدون جمع نبود با جديدت از تشكيلات در داخل زندان دفاع ميكرد و در هر بندي كه بود خود را به تشكيلات و جمع آن بند وصل ميكرد، حتي اگر چند روز بطور موقت در آن بند بوده باشد.
كوروش در فرعي هشت زندان گوهردشت با تشكيلاتي بود كه شهيد حسين محمدخواه مسئول اين تشكيلات بود او بسيار فرمانپذير و علاوه بر آن حرف شنوي بالايي نسبت به ديگر مجاهدين داشت. او هميشه دركارها و اعتراضات جمعي فعال بود و همانند بيرون از زندان در صف اول بود به همين خاطر اوايل سال 66 بخاطر ورزش جمعي و ندادن آمار، به انفرادي در فرعي 8فرستاده شد و در آنجا از طريق مورس و تماس زندانيان انتقالي با انقلاب خواهر مريم آشنا گرديد و با جمع و مناسبات جمعي رابطه يگانهتري برقرار كرد.
يكي از مجاهداني كه با او هم بند بود مينويسد: «... مجاهد شهيد محمدعلي نيك بين در سال 61 از زندان قزلحصار به انفراديهاي گوهردشت منتقل شد نزديك به 2.5 سال در سلولهاي انفرادي بود مجاهد شهيد محمد علي عشق و علاقه زيادي به هواداران و سازمان داشت هم چنين يكي از ويژگيهايش تيپ نظامي اش بود و به سرودهاي فلسطيني زياد علاقه داشت و همه را حفظ بود...».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر