در سلسله کهکشان و تجمع ستارگان پر فروغ آزادی در اشرف به آتشفشان دادخواهی رسیدیم.
سلسلهای از کهکشان و آتشفشانی که جرقهاش در بروکسل زده شد، در واشنگتن و برلین شعلهور شد و در اشرف گل کرد.
گل کرد و مژده داد که بهار آزادی در راه است و زمستان جنایت و ولایت و غارت و قتلعام رفتنیست.
یکی از شاهدان گفت. قتلعام اگر چه یک فاجعه ملی اما در جوهرش غرور و افتخار و حماسه ملی نهفته است.
شاهدی از تجربیات خودش در قفس و فشارهای مضاعفی گفت که بر زنان زندانی اعمال میشد و دیگری از صلابت یاران و شدت وحشیگری پاسدارانی گفت که نوزاد چند ماهه هم در دستان پلیدشان به ابزاری برای شکنجه زندانیان بود.
شاهد دیگر از زندانیانی گفت که مدت محکومیتشان تمام شده بود و بهجای آزادی روانه میدان اعدام شدند.. دلیرانی که در آن میدان هم درخشیدند و امروز در نگاه حاضرین شعلهور شدند.
سید احمد غزالی نخستوزیر پیشین الجزایر بعد از شنیدن شهادت شاهدان گفت:
«وقتی که قربانیان با ما سخن میگویند ما نمیتوانیم ناظر باقی بمانیم. حتی ناظر سمپات. بلکه باید جایگاه ناظر را ترک کرد و در موضع پذیرفتن مسئولیت قرار گرفت. ما در الجزایر بخشوده نخواهیم شد اگر این وظیفه را انجام ندهیم. جنایت علیه بشریت در قرآن بهخوبی عنوان شده است و گفته شده اگر نفس بیگناهی را بکشید مثل این است که همه بشریت را کشتهاید و اگر کسی را نجات دهید مثل این است که انسانیت را نجات دادهاید.
من بهعنوان رئیس کمیته همبستگی با مردم ایران یک فراخوان عمومی را اعلام میکنم که فشار لازم صورت گیرد تا عدالت برقرار شود. عدالت باید قبل از سرنگونی رژیم اجرا شود. اگر من شکنجه نشدهام اما وقتی درد و رنج شاهدان شکنجه را میشنوم آیا میتوانم آرام بخوابم بدون اینکه کاری انجام بدهم؟
من در همه جلسات سه روز گذشته شرکت کردم. اما این برای من سختترین جلسه بود. نباید فقط با کسانی که اشک میریزند اشک بریزیم بلکه باید با کسانی که عمل میکنند عمل کنیم.»
یکی از شاهدان از نوجوانانی گفت که از پشت نیمکت مدرسه به تخت و میز شکنجه رفتند و پس از ۷سال سربهدار شدند.
دیگری از مقاومت خواهران در واحد مسکونی و قفس و حماسههای قتلعام و دیگری از خانوادههایی گفت که با عزیزانشان قتلعام شدند.
سالن ظرفیت شنیدن این همه جنایت و این همه صلابت را نداشت.
وقتی فاجعه بزرگ و ملی میشود. جوانههای همدلی سبز میشوند؛ دردها مشترک و ارادهها در هم ضرب میگردد. مهم نیست از کدام تبار و آیین و فرهنگی! مهم نیست از کدام پیشه و ریشه و اندیشهای و در کجای جغرافیای جهان ایستادهای! حتی مهم نیست اطلاعات و آگاهی خاصی داشته باشی. مهم این است که فقط قلب داشته باشی تا با نگاه قلبت ببینی و شعلهورشوی.
سناتور رابرت توریسلی که ظاهراً هیچ قرابتی با موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در ایران ندارد، بعد از شنیدن شهادت شاهدان گفت:
«من هیچوقت اینچنین احساس نکردم که کلمات نمیتوانند کمکی کنند. در تمام طول عمرم هیچ چیزی نزدیک به آنچه امروز اینجا شنیدهام نشنیده بودم. با وجود ملیت متفاوت، مذهب متفاوت و میراث متفاوت من به آرمان شما متعهد هستم. مشکل است بتوان علتی برای وقوع آنچه که اتفاق افتاده است پیدا کرد...»
هر کدام از شاهدان با زبانی از نام پاک و مرام خجستهای گفتند که راز شکوفایی و رمز صلابت سربداران و شهیدان شد. نامی که در دلهاشان ثبت گردید و هرگز حاضر نشدند غباری بر آن بنشیند.
شاهدی گفت هیات مرگ فقط یک سؤال از زندانی میکرد. اتهامت چیست؟ اگر میگفتی مجاهد حکمت اعدام بود. کلمهٔ «مجاهد» مرز سرخ عبورناپذیر جلادان بود و میخواستند با آویختن هر چه بوی مجاهد میداد هیچ اسمی و رسمی از مجاهدین باقی نماند.
عابد المصیری نماینده پارلمان اردن گفت: «سه روز است که من شاهد این چهرهها هستم. شاهد این قامتهای ایستاده هستم که شرافت را رقم زدهاند. مجاهدین خلق فقط یک اسم نیست یک آرمان سترگ و یک پیام بزرگ است که با خون آزادگان آبیاری شدهاند و شهدایشان مصداق آن آیه قرآن است که شهیدان را مرده مپندارید.»
یکی از شاهدان با اشاره به دینامیزم جنبش دادخواهی گفت امروز نسلهای بعد از آن قتلعام به دادخواهی شهیدان نشستهاند. آنان به چشم میبینند که هیات مرگ آن روز هیأت حاکمهٔ امروز است. میبینند که اسماعیل شوشتری که در آن ایام از موضع سازمان زندانها در هیات مرگ شرکت داشت بعد از قتلعام ۱۶سال وزارت دادگستری خامنهای را قبضه کرد و مصطفی پورمحمدی که نماینده اطلاعات در هیأت مرگ بود به وزارت کشور و بعد وزارت دادگستری رسید. حتی وقتی در جنگ و جدال باندی وقتی کنارش گذاشتند روحانی جلاد خوزستان را به جایش نشان و امروز علیرضا آوینی جلاد هیأت مرگ خوزستان وزیر دادگستری روحانی است. همچنان که رئیسی که در جریان قتلعام جانشین دادستان بود امروز در بالاترین منصب قضایی خامنهای نشسته است.
دکتر خوان گارسه وکیل سرشناس در امر پیگیری مسئولان جنایت علیه بشریت قبل از صحبت شاهدان، با اشاره به ضرورت بهجریان انداختن پرونده قتلعام زندانیان و تشکیل دادگاه بینالمللی گفت:
«این حق شما است که به عدالت در این رابطه دست پیدا کنید. شما باید ادامه دهید تا اینکه یک دادگاه برای رسیدگی به این پرونده ایجاد شود. در این زمینه شما حق دسترسی به قضات بینالمللی را دارید. شورای امنیت سازمان ملل این صلاحیت را دارد که یک دادگاه بینالمللی را به اجرا بگذارد همانطور که در رواندا این کار را کرد. همینطور دادگاه بینالمللی عدالت که در سال ۱۹۸۸ایجاد شد وجود دارد. اگر چه این دادگاه فقط اجازه رسیدگی به جنایتهایی که بعد از سال ۲۰۰۲انجام شده را دارد اما چون بسیاری از قربانیان قتلعام۶۷جزء ناپدید شدگان هستند و هنوز سرنوشتشان معلوم نیست این شامل استمرار آن جنایت تا همین امروز میشود و دادگاه بینالمللی عدالت صلاحیت رسیدگی بهقتلعام۶۷را دارد. قانون بینالملل هیچگونه عفو در رابطه با این جنایات قائل نمیشود و این پرونده همیشه قابل رسیدگی است».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر