پروین همتی سال ۱۳۴۶ در سمنان دیده به جهان گشود. او بعد از شکنجههای وحشیانه در قتلعام۶۷ همراه با همسرش حسین مؤکدی در سمنان اعدام شد.
یکی از زندانیان در خاطراتش درباره این شهید مینویسد:
مشغول قدمزدن بودم که دیدم به دیوار کوبید. جواب دادم و پس از اطمینان بلافاصله پرسیدم چه بلایی سرت آوردند. گفت:
پاهایم را بازجوها آش و لاش کردند خودم هم رگ دست راستم را زدم. حالا فقط دست چپ دارم.
وقتی اسمش را پرسیدم معما حل شد. او مجاهدخلق پروین همتی از خانواده بزرگ همتی در شهرمان سمنان بود. خوب خانوادهاش را میشناختم. گفت در مرز دستگیر شده و بازجو سعیدی ول کن نیست و میخواهد همه اطلاعاتش را بگیرد. گفتم چه چیزی از تو میخواهند؟ گفت: حسرتش را بر دلش میگذارم تا امروز سه بار خودکشی کردم و هر سه بار ناموفق بود. یکبار سوزن خیاطی خوردم، یکبار رگم را زدم و یکبار هم سیم برق را به خودم وصل کردم...
در حرفهای پروین نکتهیی عجیب وجود داشت و آن اینکه میگفت بازجو اصراری نداشت که او موقع بازجویی چشمبند داشته باشد. از این حرف احساس خطر کردم چون داشتن چشمبند همیشه برای بازجویان مرزسرخ است و کوتاه نمیآیند. چند روز بعد مجاهد دیگری بهنام نسرین خانجانی را هم به انفرادی آوردند. او هم گفت بازجوها دیگر اصراری به چشمبند زدن آنها ندارند!
با رفتار عجیب و غریب پاسداران در انفرادی، گرمای تیرماه را پشت سر گذاشتیم. خواهران به محل دیگری منتقل شدند. من هم به بند برگشتم.
در مرداد ماه پروین همتی با کهکشان سربهداران قتلعام۶۷ راهی ابدیت شده بود.
مادر همتی هر سال در تابستان برای عزیزانش مراسم میگرفت و با گرامیداشت یاد پروین و حسین با آنان تجدید میثاق میکرد. هفت سال بعد از شهادت عزیزانش و بعد از اجرای مراسم، مادر فاطمه همتی را دستگیر و سربه نیست کردند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر