محل تولد: قزوين
شغل: شغل آزاد
سن: ۲۸
تحصیلات: -
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
محل زندان: گوهردشت
با یاد و نام مجاهد شهید، قاسم خدابنده، فرزند دلیر مردم کارگرزاده قزوین که صداقت و ایمان را با پینههای دست و زخمهای مقاومت گره زد، تا به خیل یاران سربدار بپیوندد.
قاسم خدابنده در سال ۱۳۳۹ در قزوین، در خانوادهای زحمتکش و کارگری چشم به جهان گشود. او تنها پسر خانواده بود و پس از درگذشت پدر، در سن ۱۳سالگی، برای حمایت از خانواده ناچار به ترک تحصیل شد و به کار در فروشگاه و سپس کارخانههای ایران دوچرخ و کنتورسازی البرز روی آورد.
در سالهای پر التهاب انقلاب ضدسلطنتی، قاسم نوجوان، صدای تپنده قیام شد. او در تظاهراتها علیه شاه با جسارت شرکت کرد و پس از پیروزی انقلاب، در میان فضای سرکوب و تبعیض، صدای آزادیخواهی سازمان مجاهدین خلق را شنید و با آرمانهای آن آشنا شد. قاسم با شوق، به حلقه هواداران سازمان در بخش کارگری پیوست و در توزیع نشریه و افشای چهره نفاق و سرکوب فعالیت کرد.
با آغاز سرکوب گسترده پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، قاسم همچنان با پوشش شغلیاش در کارخانه، نقش پنهانی و بسیار حساس خود را بهعنوان پیک سازمان آغاز کرد. او از سال ۱۳۶۴ وظیفهای خطیر و پرریسک را بر عهده گرفت: ارتباط، هدایت و اعزام نیروهای داوطلب به منطقه مرزی برای پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران. شجاعت او در عبورهای مکرر از مرز و انجام مأموریتهای سازمانیافته، در یاد همرزمانش همواره مثالزدنی بود.
اما آخرین مأموریت قاسم با خیانت مزدوران همراه شد. در آستانه عملیات کبیر فروغ جاویدان، در محل امامزاده حسین قزوین شناسایی و بازداشت شد. ابتدا به کمیته قزوین و سپس زندان چوبیندر منتقل شد. شکنجههای سنگین برای گرفتن اطلاعات درباره سایر نیروهای سازمان بینتیجه ماند. قاسم، در حالیکه لیست اعزامیها را در محلی مخفی کرده بود، لب به اعتراف نگشود و جانش را بهجای افشای همرزمانش پیشکش کرد.
قاسم خدابنده، مجاهدی از میان زحمتکشان، مردی بیادعا، اما ستبر و باایمان، در مرداد ۱۳۶۷، در جریان قتلعام بزرگ زندانیان سیاسی، با افتخار در کنار هزاران قهرمان دیگر، سربدار شد و به عهد خود با خلق و میهن وفا کرد.
یادش فروزان، راهش پر رهرو.

0 نظرات:
ارسال یک نظر