محل تولد: قصر شیرین
سن: ۲۵
تحصیلات: دبیرستان
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
اکبر بیژنی در سال ۱۳۴۲ در قصرشیرین چشم به جهان گشود. با آغاز جنگ و اشغال شهر توسط ارتش عراق، خانوادهاش ناچار شدند به کرمانشاه مهاجرت کنند. او دانشآموز هنرستان صنعتی بود و تازه سال اول را پشت سر گذاشته بود که موج دستگیریهای تابستان ۱۳۶۰ به او نیز رسید. نیمهشب، پاسداران به خانهشان یورش بردند و اکبر نوجوان را در خواب دستگیر کردند.
در همان روزها، پسرعمویش جهانگیر بیژنی نیز دستگیر و تنها چند هفته بعد، در هشتم شهریور ۱۳۶۰ اعدام شد. اکبر هم پس از یک دادگاه نمایشی به ریاست آخوند افشاری ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم گردید. در زندان بارها شکنجه شد و حتی یک بار او را همراه پنج زندانی دیگر به «صحنه اعدام مصنوعی» بردند تا با ترس و فشار روانی، روحیهاش را درهم بشکنند. ماهها در سلول انفرادی ماند، اما با وجود سن کم، هرگز تسلیم نشد و با روحیهای استوار مقاومت کرد.
با پیگیریهای خانواده، حکم ابد او کاهش یافت و در سال ۱۳۶۳، پس از سه سال، بهطور مشروط آزاد شد. اما اکبر جوانی نبود که در برابر ظلم و ستم خاموش بماند. پس از آزادی، دوباره به فعالیتهایش ادامه داد و به همراه چند تن دیگر تصمیم گرفت به صفوف مجاهدین بپیوندد.
در مسیر، در چابهار به همراه اصغر رادمنش، از خویشاوندان و همبندانش، دستگیر شد. در بازجوییها، دشمنان حتی دستش را شکستند. خانوادهاش پس از سه ماه توانستند او را در شرایطی سخت ملاقات کنند.
اکبر بیژنی سه بار زندان، شکنجه و تهدید به مرگ را تجربه کرد، اما هیچکدام نتوانستند اراده او را درهم بشکنند. سرانجام در تابستان خونین ۱۳۶۷، در جریان قتلعام سراسری زندانیان سیاسی، او نیز در کنار هزاران مجاهد و آزاده دیگر سربهدار شد.
پس از شهادتش، خانواده او نیز هدف انتقام و آزار رژیم قرار گرفتند. از کارهای دولتی اخراج شدند و از حقوق اجتماعی محروم ماندند. فشارها و رنجهای طاقتفرسا چنان بود که پدر و مادر اکبر، هر دو در سنین ۶۲ و ۶۳ سالگی از دنیا رفتند.
اکبر بیژنی، نوجوانی که در ۱۸ سالگی طعم زندان و شکنجه را چشید، در ۲۵ سالگی با قامتی استوار بر دار رفت. نه اعدام مصنوعی، نه سلول انفرادی، و نه سالها شکنجه نتوانست او را از آرمانش جدا کند.
او ستارهای بود از دیار قصرشیرین؛ ستارهای که کوتاه درخشید، اما نورش در آسمان تاریخ آزادی ایران جاودانه ماند — شهیدی از قتلعام ۶۷ که نامش تا همیشه بر پیشانی مقاومت میدرخشد.

0 نظرات:
ارسال یک نظر