رقیه حنیفی سال۱۳۳۸ در تهران متولد شد. او بعد از سالها زندان و شکنجه در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ در تهران اعدام شد.
نامهی او که به خانوادهاش در زندان نوشته است برای ما به یادگار مانده که نشان از عواطف عمیق و احساسات پاک او در اوج پایداری و مقاومتش در زندان دارد:
بنام خدایی که دوستدار صابران است
ساعت ۵صبحتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۳
نام و نام خانوادگی: رقیه حنیفی- خواهر عزیزم مولود جان سلام. امیدوارم که حالت خوب باشد...... عروج همسفری که .... در پیچ و تابهای رود زندگی همراه بود درد و ستاره دیده شد بنام حمید و صنم که برای رشد و شکوفائیشان خیلی تلاش کرد و البته نه تنها این دو بلکه تمام آیندگان که در صلح و صفا زندگی کنند از دریای طوفانی و مواج دنیا عبور کرد و به ساحل رهایی و صلح ساکن شد.
مولودم ما هم باید در تداوم راهش کوشا باشیم خواهرم خیلی دلم میخواست که در کنارت بودم و غمخوارت میشدم و در رشد صنم و حمیدم مددکارت بودم. مولود سرنوشت قطره را که برایت تعریف کردم مرا یاد سعیدی انداخت و با یک دو بیتی باباطاهر افتادم: جهان بیوفا زندان - خارغم قسمت دامان ما بی-صبر ایوب و محنتهای یعقوب همه گویی نصیب جان ما بی میدانی جهان همه وفا برای واقعاً زندان بود ولی صبر ایوب و محنت یعقوب بعد از او باید برای ما باشد – به امید روزی که همه در صلح و صفا و به یاد آنها زندگی کنیم در آخر به همه سلام برسان
به امید در آغوش کشیدن
زندان اوین – بند ۲ بالا- اتاق ۳- رقیه حنیفی
به شهناز و همسرش سلام برسان
نامه مجاهد شهید رقیه حنیفی از زندان |
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر