هیأت مرگ از یک نماینده اطلاعات، دادستان و یک آخوند بهعنوان حاکم شرع تشکیل میشد. در تهران آخوند حسینعلی نیری بهعنوان رئیس هیأت، مصطفی پورمحمدی، نماینده اطلاعات و مرتضی اشراقی دادستان و جانشینش آخوند ابراهیم رئیسی ترکیب اصلی هیأت مرگ را تشکیل میدادند. اسماعیل شوشتری هم از موضع رئیس سازمان زندانها در این هیأت شرکت داشت. هدف، تشکیل دادگاه و بررسی وضعیت پرونده افراد نبود؛ هدف اصلی هیأت مرگ در تهران و سایر شهرستانها، شکار و کشتار زندانی «سرموضع» بود. این، همان فرمان و فتوای خمینی بود.
روز ششم مرداد هیأت مرگ در زندان اوین مستقر شد و ظرف چند ساعت صدها زندانی حلقآویز شدند. در بین این زندانیان حلقآویز شده، بودند دختران دانش آموزی که در زمان دستگیری فقط ۱۶یا ۱۷ سال سن داشتند و به جرم خواندن یا فروش نشریه دستگیر شده بودند، اما همین زندانیان نیز در کمال شقاوت به جرم سرموضع بودن، بهدار آویخته شدند.
به گزارش زندانیانی که در آن زمان در ۶ مرداد ۱۳۶۷ در سلولهای اوین بودند، روز اول، هیأت مرگ در ساختمان دادسرا که نزدیک سالن ملاقات بود مستقر گردید. زندانیان با چشم بسته به دادسرا آورده میشدند و بعد از تشخیص «سرموضع» و صدور حکم اعدام توسط آخوند نیری، آخوند رئیسی و آخوند پورمحمدی،آنها را به زیرزمین ساختمان ۲۰۹ منتقل میکردند و همانجا حلقآویز میشدند. بعد از گذشت چند روز برای اینکه سرعت اعدام هر چه بیشتر بالا رود، فاصله دادسرا تا سلولهای ۲۰۹هم برداشته و همه کارها در همان ساختمان ۲۰۹ انجام شد.
یکی از زندانیان در این رابطه مینویسد:
«زندانیان از بندهای مختلف جهت محاکمه به ۲۰۹ آورده میشدند و بعد از محاکمه، آنها را به سلولهای انفرادی آسایشگاه منتقل میکردند و برای اجرای حکم اعدام آنها را به نوبت به زیر زمین ۲۰۹ میبردند. در آنجا یک اتاق را به شعبه اجرای احکام اختصاص داده بودند. زندانی را در ابتدا به این اتاق برده و در آنجا ضمن ابلاغ حکم اعدام دو کیسه پلاستیک سیاه به او میدادند و میگفتند وسایلت را در یکی بگذار و اگر وصیتنامه هم داری آن را بنویس و در کیسه دیگر بگذار. سپس یک ماژیک کلفت سیاه به فرد اعدامی داده و به او میگفتند اسم خود را خوانا روی ساعد دستت بنویس و سرانجام او را با تحقیر به اتاق اعدام هدایت میکردند. در اتاق اعدام تیرک دو پایهایی را نصب کرده بودند که حاوی ۵طناب دار بود، زیر هر طناب یک صندلی یا چارپایه قرار داشت و زندانی را که چشمبند بر چشم داشت به بالای صندلی برده و الله اکبر گویان لگد آخر را جهت پرتاب او از روی صندلی وارد میکردند».
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر