فریده روحانی سال ۱۳۳۴ در قائمشهر به دنیا آمد. او تحصیلات خود را دیپلم ادامه داد. او سال۱۳۶۷ در جریان قتلعام زندانیان سیاسی اعدام شد.
یکی از دوستان این مجاهد دربارهاش مینویسد: فریده در شهریور سال۶۰ در شهر ساری توسط سپاه ساری دستگیر شد. از آنجا که او توانسته بود تعدادی از خواهران و برادران مجاهدش که به پایگاه تردد داشتند را از تور سپاه خارج کند بههمین دلیل پاسداران، کینه عجیبی نسبت به او داشتند. بدین ترتیب فریده در زندان دوران بسیار سختی را گذراند. در همان ایام که شرایط مبارزه روز به روز سختتر میشد برای همسرش که در بیرون زندان بود نامهای نوشت و گفت از هماکنون بهخاطر مبارزه، تو را طلاق میدهم تا هیچ وابستگی مرا از راهم باز ندارد و تو نیز این را بدانی. وی همواره با دادن انگیزه به زندانیان و تشویق آنان به مقاومت از جمله خواهرانی بود که راه را باز میکرد. سختترین ابتلائات را در زندان بهجان خریده بود ولی هرگز در مقابل تطمیع پاسداران و بازجویان کوتاه نیامده بود. تا اینکه در اوائل سال۶۴ او را از زندان آزاد کردند. زیرا به واقع جرمی نداشت و تنها یک کانال امکاناتی سازمان مجاهدین بود. ولی همواره به همین که بود افتخار میکرد. در سال۶۶ یکی از بستگانش که در ارتش آزادیبخش بود بهنام مهرداد بهعنوان پیک سازمان به منطقه شمال آمد و او را دید و برایش از ارتش و تشکلهای سازمان در منطقه مرزی و عراق گفت و او بسیار شیفته این بود که بتواند به ارتش آزادیبخش بپیوندد. در تلاش برای این وصل با پیک سازمان حرکت کرد و به تهران رفت تا بتوانند به سمت نوار مرزی بروند. در آن زمان رژیم طرح مالک و مستأجر را با شدت هرچه تمامتر برای سرکوب مجاهدین پیش میبرد و متأسفانه فریده و مهرداد در یک هتل که شب مستقر شده بودند در پوش همین طرح ضد انقلابی مورد شک صاحب هتل قرار گرفته و توسط پاسداران دستگیر شدند. در همان ابتدا هر دوی آنها را به قائمشهر آوردند و مهرداد و فریده مورد شدیدترین شکنجهها قرار گرفتند مهرداد بهقدری شکنجه شده بود که در فاصله چند روز بیش از ۱۵کیلو وزن کم کرده بود و پاسداران بدلیل بیماری شدید و وخیم بودن وضع جسمی مهرداد مجبور شدند او را نزد یکی از پزشکان شهر ببرند در یک لحظه به دکتر هویت خودش را گفت و گفت از بس شکنجهام کردند به این روز افتادم و بعد از معاینه دکتر، مهرداد را به شکنجهگاه برگرداندند. فردای آنروز مهرداد در زیر شکنجه پاسداران جان سپرد و رژیم برای در بردن خود از این جنایت اعلام کرد مهرداد خودکشی کرده است. در صورتیکه در آن زمان پزشکان چنین چیزی را تایید نکردند. مجاهد خلق فریده روحانی بعد از تحمل شکنجههای روحی بسیار در زندانهای ساری و قائمشهر در قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ حلقآویز شد. جملهای که از او در ذهن و ضمیرم باقی است: بعد از دیدن مهرداد هر بار برایم تعریف میکرد که در ارتش آزادیبخش وسایل همه حتی لیفهایشان نیز عین هم است و اینقدر جامعه بیطبقه توحیدی پیاده میشود و من آرزویم این است که حتی یک شب را زیر این سقف توحید بخوابم و بعد کشته شوم.
متاسفانه از اين شهيد قهرمان، عکس نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را میشناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر