محل تولد: رشت
شغل: -
سن: ۲۲
تحصیلات: سوم راهنمایی
محل شهادت: رشت
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
محل زندان: لاکان رشت
با یاد مجاهد شهید رضا دیبایی، نوجوان مقاومی که در برابر فریب و شکنجه و تهدید، راه تسلیم را نپذیرفت و در تابستان خونین ۱۳۶۷، در صف شهیدان قتلعام قرار گرفت.
رضا در سال ۱۳۴۵ در رشت، در یک خانواده متعهد و میهندوست به دنیا آمد. دانشآموز دوره راهنمایی بود که در کوران انقلاب ضدسلطنتی با فضای مبارزاتی آشنا شد. پس از انقلاب، تحت تأثیر برادر بزرگترش احمدرضا، به آرمانهای سازمان مجاهدین خلق ایران ایمان آورد و با روحیهای انقلابی و پاک، به فعالیت سیاسی پرداخت.
رضا نه تنها خود به سازمان ایمان داشت، بلکه توانست در فضای خفقان پس از انقلاب، بسیاری از همسنوسالان خود را نیز با آرمانهای آزادی و عدالت آشنا سازد. با شروع سرکوب شدید توسط دیکتاتوری خمینی، او به همراه پنج نفر دیگر از دوستانش، هستهای کوچک اما فعال از مقاومت را تشکیل داد که به توزیع تراکتها و اخبار سازمان میپرداختند.
پس از عملیات کبیر فروغ جاویدان، پاسداران جنایتکار رژیم، شبانه به خانهشان هجوم آوردند و به دروغ گفتند که احمدرضا، برادر رضا، در عملیات کشته شده است. آنها با ضربوشتم پدر و مادر، رضا را با خود بردند و به زندان لاکان رشت منتقل کردند.
بازجویان قصد داشتند با فشار و تهدید، رضا را وادار به شرکت در یک مصاحبه تلویزیونی کنند تا علیه برادرش و سازمان مجاهدین اعترافات دروغین بیان کند. اما رضا با شجاعتی خیرهکننده پاسخ داد:
«سازمان مجاهدین به عراق وابسته نیست و برادر من یک مجاهد خلق است.»
همین پاسخ کوتاه اما کوبنده، برای دژخیمان کافی بود تا بفهمند که این نوجوان ۲۲ ساله، شکسته نخواهد شد. در نتیجه، در تابستان سال ۱۳۶۷، در جریان فاجعهبارترین جنایت سازمانیافته تاریخ معاصر ایران، رضا را بههمراه صدها مجاهد دیگر به جوخههای مرگ سپردند و او را سربدار کردند.
پیکر بیگناه و مقاومش در شمار هزاران گواه سرافرازی، در گورهای بینام و نشان دفن شد، اما نامش بر تارک تاریخ مقاومت مردم ایران جاودانه ماند.
برادرش احمدرضا دیبایی نیز تنها چند هفته پیش از او، در همان قتلعام ۶۷ به شهادت رسید. دو برادر، دو نام، دو ستارهی روشن در آسمان پرستاره مقاومت.
یادشان گرامی، راهشان پررهرو 🌹
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 نظرات:
ارسال یک نظر