محل تولد: قائمشهر
سن: ۲۸
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: قائم شهر
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
محل زندان: زندان ساری
رجب توکلی در سال ۱۳۳۹ در روستای آبندانسر قائمشهر به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم در همان شهر ادامه داد. او در جریان قیام مردم ایران بر ضد دیکتاتوری شاه در سال ۱۳۵۷، با نام و آرمان سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. در بهمن همان سال، با حضور در اولین سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی در دانشگاه تهران، شیفته راه و آرمان مجاهدین شد و از همان زمان به جمع هواداران سازمان پیوست.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، رجب فعالیتهایش را در قائمشهر با جنبش ملی مجاهدین آغاز کرد. او در بخش محلات، با حضور در دکههای معرفی و فروش نشریه مجاهد و دیگر انتشارات سازمان، مسئولیتهای جدی برعهده گرفت و به یکی از هواداران فعال تبدیل شد.
در جریان قیام ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، هنگامی که خمینی آزادیهای نیمبند باقیمانده را در خون غرق کرد، رجب در صفوف تظاهرات سازمان حضور داشت و همان زمان دستگیر و به زندان ساری منتقل شد. او پس از تحمل بازجوییها و شکنجههای وحشیانه، به دلیل استقامت و سر فرود نیاوردن در برابر دژخیمان، در بیدادگاه رژیم به پنج سال زندان محکوم شد.
رجب اوایل سال ۱۳۶۶ از زندان آزاد شد. پس از آزادی، فعالیتش را برای جمعآوری کمکهای مالی به نفع سازمان ادامه داد و در اندیشه پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران بود. اما در مهرماه ۱۳۶۶، به دنبال ضربه به پیکی که هماهنگیهای اعزام او را انجام میداد، دوباره دستگیر شد.
وی در زندان بار دیگر بر مواضع مجاهدی خود ایستاد و حاضر به تسلیم نشد. در تابستان ۱۳۶۷، ملاقاتهایش با خانواده قطع شد. وقتی مادرش در اواخر تابستان برای دیدار او به زندان ساری مراجعه کرد، مأموران رژیم خبر اعدام رجب را اعلام کردند و تأکید داشتند که خانواده حق برگزاری هیچگونه مراسمی را ندارند.
روز بعد پدر رجب که خبر اعدام را باور نکرده بود، به زندان مراجعه کرد. زندانبانان جنایتکار با تحویل ساک وسایل شخصی رجب به پدرش، خبر اعدام وی را تأیید کردند.
مزدوران رژیم، پیکر پاک رجب توکلی را به همراه چندین مجاهد دیگر در یک گور جمعی در جاده قادیکلا، روبهروی قبرستان چالشت قائمشهر دفن کردند. یکی از کشاورزان منطقه بعدها شهادت داد که در همان شب، شاهد انتقال اجساد توسط کامیون و دفن دستهجمعی آنها با بولدوزر بوده است.
بدینسان، رجب توکلی، این مجاهد دلیر و فداکار، که تنها جرمش هواداری از سازمان و فروش نشریه مجاهد بود، در جریان قتلعام زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷، با فتوای خمینی جلاد به دار آویخته شد. او بر سر مواضعش ایستاد و جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران کرد.


0 نظرات:
ارسال یک نظر