محل تولد: هشتپرطوالش
سن: ۲۸
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: رشت
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
با یاد و خاطرهی مجاهد شهید سعید محمدی قنادی، دانشجوی رشته شیمی دانشگاه تهران و جوانی ۲۸ ساله از هشتپر طوالش که در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، سرفرازانه سربدار شد و به کاروان خونین شهیدان مجاهد خلق پیوست.
سعید در سال ۱۳۳۹ در شهر هشتپر طوالش متولد شد. دوران ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و سپس برای ادامه تحصیل وارد رشته شیمی دانشگاه تهران شد. دوران دانشجویی او همزمان با اوجگیری قیام مردم ایران علیه دیکتاتوری سلطنتی بود. سعید در تظاهرات دانشجویی حضوری فعال داشت و همان زمان با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد.
با اوجگیری قیام در سال ۱۳۵۷ و تعطیلی دانشگاهها، سعید به زادگاهش بازگشت و در سازماندهی تظاهراتها در هشتپر فعال بود. پس از پیروزی انقلاب، او فعالیت خود را بهعنوان هوادار سازمان در انجمن دانشجویان مسلمان دانشکده علوم دانشگاه تهران آغاز کرد و در ارتباط با بخش دانشجویی سازمان به فعالیت پرداخت. سعید در میتینگها، تظاهراتهای افشاگرانه، و حتی تبلیغات انتخاباتی مجاهدین برای اولین دوره ریاستجمهوری و مجلس شورای ملی حضور پرشور داشت.
اما با آغاز کودتای فرهنگی خمینی و تعطیلی دانشگاهها، سعید که سال دوم دانشگاه بود دوباره به زادگاهش بازگشت و در تشکیلات هشتپر به فعالیتهایش ادامه داد. در تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در تهران نیز شرکت داشت، اما پس از سرکوب خونین آن توسط پاسداران به فرمان خمینی، او هم مانند بسیاری از مجاهدین به زندگی مخفی روی آورد و در پایگاههای مجاهدین مسئولیتهای متعددی را برعهده گرفت.
در آبانماه ۱۳۶۰، پایگاهی که سعید در آن حضور داشت مورد حمله پاسداران قرار گرفت. او دستگیر و به شکنجهگاه چوکا منتقل شد. سعید زیر وحشیانهترین شکنجهها قرار گرفت، اما با روحیهای بالا و مقاومتی مثالزدنی در برابر همه فشارها ایستاد.
یکی از همبندانش مینویسد:
«با سعید مدتی در زندان بودم. از روحیه بالایی برخوردار بود. اگرچه زیاد شکنجه میشد، اما در مقاومت معروف بود. معمولاً شکنجههایش را به بچهها نمیگفت. یکبار آثار شکنجههایش را به من نشان داد. بر پشت و بدنش آثار شکنجه آشکار بود. با این حال، در زندان برای بچهها آموزش میگذاشت و مراقب بود تا کسی در دام رژیم نیفتد. روحیهای جدی و شاداب داشت و لحظاتی که با او بودم، خاطراتی جاودانه در قلبم ثبت شد.»
یکی دیگر از همبندیهای او نیز نوشته است:
«حتی شش سال پس از دستگیری، آثار شکنجه همچنان بر پشتش باقی بود.»
بر اثر شکنجههای مکرر، بینایی یکی از چشمان سعید رو به نابینایی رفت. اما او نهتنها تسلیم نشد، بلکه در حل مشکلات همبندان پیشگام بود و در فداکاری برای دیگران چیزی کم نمیگذاشت.
پس از دوران بازجویی، بیدادگاه ضدشرع خمینی او را به ده سال زندان محکوم کرد. سعید در تمام این سالها با روحیهای مقاوم، شکنجهگران را ناکام گذاشت و به الگویی از پایداری برای دیگر زندانیان سیاسی بدل شد.
سرانجام در تابستان ۱۳۶۷، با فتوای خمینی و در جریان قتلعام بزرگ زندانیان سیاسی، سعید محمدی قنادی به همراه هزاران زندانی مجاهد سربلند و سرموضع در زندان رشت اعدام شد.
جنایتکاران خمینی در پاییز همان سال، پدر سعید را به زندان رشت فراخواندند. او را با چشمان بسته به اتاقی بردند و از پشت هل دادند تا به دیوار بخورد. سپس با وقاحت گفتند:
«پسر تو بهخاطر انجام ندادن وظایف دینی اعدام شد. حق عزاداری نداری و حتی حق پوشیدن لباس مشکی هم نداری.»
این خبر دردناک پدر را چنان آزرد که بهشدت بیمار شد و نهایتاً دق کرد.
یاد و نام سعید محمدی قنادی، این دانشجوی شیمی و مجاهد دلیر قتلعام ۶۷، همچون دیگر شهیدان راه آزادی در قلبها جاودانه خواهد ماند. راه پرافتخار او پررهرو باد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 نظرات:
ارسال یک نظر