محل تولد: تازه شهر(سلماس)
شغل: ستوانیار (افسرتوپخانه)
سن: ۳۷
تحصیلات: سیکل
محل شهادت: ارومیه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
احمد رحیمی، فرزند شجاع دیاری محروم در تازهشهر سلماس، در سال ۱۳۳۰ به دنیا آمد. او در کودکی و جوانی زندگیاش را در کنار محرومیتها و دشواریها گذراند و پس از دریافت مدرک سیکل، به ارتش پیوست. این افسر خوشاخلاق و مردمی، که بعدها در میان همرزمانش به نمادی از صلابت و تعهد بدل شد، مسیری متفاوت را برگزید و تا آخرین نفس بر سر پیمانش ماند.
گام در مسیر آگاهی
احمد در دوران خدمت در لشکر ۶۴ ارومیه، توسط سرگرد علی محبی، از پیشگامان انقلابی در ارتش، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. این آشنایی، نگرش و مسیر زندگی او را دگرگون کرد و او را به یکی از حامیان بیبدیل آرمان آزادی تبدیل نمود.
احمد رحیمی در روزهای پرتلاطم انقلاب ضدسلطنتی، در کنار دیگر افسران انقلابی ارتش، از قیام مردم ایران حمایت کرد. اما با غصب حاکمیت مردم توسط خمینی، این افسر عدالتخواه همچنان در ارتباط با سازمان باقی ماند و به روشنگری در میان پرسنل ارتش پرداخت. او در پادگان قوشچی به عنوان افسر توپخانه خدمت میکرد و با اخلاق مردمی و متانت بینظیرش، همواره مورد احترام اطرافیانش بود.
مبارزه در سکوت و خطر
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز سرکوب گسترده، ارتباط احمد با سازمان قطع شد، اما ایمان او به مسیر آزادی متزلزل نشد. او با تلاشهای بسیار در سال ۱۳۶۳، بار دیگر از طریق هستههای مقاومت با سازمان پیوند یافت و فعالیتهایش را از سر گرفت. در این دوران، او همچنان در محیط ارتش، خیانتهای خمینی به آرمانهای انقلاب را افشا میکرد و پرسنل را به حمایت از آرمان عدالتجویانه سازمان تشویق میکرد.
دستگیری و مقاومت در شکنجهگاه
مزدوران خمینی که به ارتباط احمد با سازمان و نقش فعالش در روشنگریها پی برده بودند، او را تحت نظر گرفتند. در تابستان سال ۱۳۶۷، با حمله به خانهاش، او را دستگیر کردند. طبق روایت یکی از نزدیکان احمد:
«شبهنگام بود که نیروهای اطلاعات سپاه با کمک بسیجیهای محلی، به خانه احمد حمله کردند. آنها او را با خشونت و توهین، کیسهای بر سرش کشیدند و با خود بردند.»
احمد پس از دستگیری به زندان ارومیه منتقل شد و تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. با این حال، او با ایمان عمیق به آرمان مجاهدین، در برابر شکنجههای قرونوسطایی مزدوران ایستادگی کرد و هرگز تسلیم نشد.
شهادت در راه آرمان
سرانجام، در جریان قتلعام تابستان ۱۳۶۷، احمد رحیمی، همراه با هزاران مجاهد دیگر که در دفاع از آرمان آزادی و عدالت مصمم بودند، به دست دژخیمان خمینی به شهادت رسید.
پس از اعدام، مزدوران رژیم که از محبوبیت احمد در میان مردم و همکارانش آگاه بودند، شایعه کردند که او «ستون پنجم عراق» بوده است تا جنایت خود را توجیه کنند. با این حال، مردم محلی و همکاران او هرگز این دروغها را باور نکردند و برعکس، بیشازپیش به شخصیت پاک و انقلابی او ارج نهادند.
پیکر احمد، بیآنکه به خانوادهاش تحویل داده شود، در پشت «دادستانی» ارومیه در یک گور مخفی به خاک سپرده شد.
خانوادهای در مسیر آزادی
احمد رحیمی تنها عضو خانوادهاش نبود که راه ایثار و مقاومت را برگزید. برادر همسر او، مجاهد شهید عباسعلی کوهی، نیز از افسران نیروی هوایی و هواداران سازمان بود. عباسعلی نیز همزمان با دستگیری احمد، در تبریز بازداشت شد و همانند او در جریان قتلعام ۱۳۶۷ به شهادت رسید.
احمد رحیمی، افسر عدالت و مبارزی بیهمتا، نامش برای همیشه در قلب تاریخ مقاومت ایران جاودانه خواهد ماند.